انقال

معنی کلمه انقال در لغت نامه دهخدا

انقال. [ اِ ] ( ع مص ) نیکو کردن نعل و موزه و خف شتر را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ). نیکو ساختن نعل و خف را. ( از اقرب الموارد ). موزه نیکو کردن. ( تاج المصادر بیهقی ).
انقال. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ نَقل. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ج ِ نَقَل. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). و رجوع به مفردهای کلمه شود.

معنی کلمه انقال در فرهنگ فارسی

جمع نقل

جملاتی از کاربرد کلمه انقال

این رودخانه از بسیاری از شهرها و شهرک‌ها از جمله جرموک، ویک، یغگنادزور، آرنی، اوغلانقالا، سیاقوت و قیشلاقاباس عبور می‌کند. آب انبار اسپنداریان نیز بر روی همین رودخانه قرار دارد.
برندی با انقال به نیروی او-بوت‌ها یک دوره آموزشی را در این زمینه در او-۵۵۲ گذراند. ماه آوریل سال ۱۹۴۲ به فرماندهی او-۶۱۷ از نوع ۷سی منصوب گشت. روز ۷ ستامبر سال ۱۹۴۲ در نخستین موفقیت خود، کشتی کوچک ۳۰۰ تنی تور ۲ را غرق کرد. دو هفته بعد با برخورد به کاروان کوچک نمود و کشتی‌های آتِلسلتِن (۸۸۰۰ تن)، تنسی (۲۳۰۰ تن) و رومانی (۳۶۰۰ تن) را در توالی پرسرعتی راهی کف اقیانوس کرد. برندی روز ۱ اکتبر سال ۱۹۴۲ به ناوسروانی ارتقا یافت.