انصات

معنی کلمه انصات در لغت نامه دهخدا

انصات. [ اِ ] ( ع مص ) خاموش بودن و گوش داشتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). خاموش شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( مصادر زوزنی ). خاموش بودن. ( ترجمان القرآن جرجانی ). ساکت بودن و گوش دادن. ( از اقرب الموارد ). || خاموش کردن. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( تاج المصادر بیهقی ). اسکات. ساکت کردن. ( از اقرب الموارد ). لازم و متعدی است. ( از منتهی الارب ). || ببازی میل کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).

معنی کلمه انصات در فرهنگ معین

(اِ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - خاموش شدن . ۲ - گوش دادن .

معنی کلمه انصات در فرهنگ عمید

۱. خاموش شدن.
۲. خاموش شدن و گوش دادن به سخن کسی.
۳. ساکت کردن.

معنی کلمه انصات در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - خاموش شدن. ۲ - گوش دادن .

معنی کلمه انصات در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] سکوت جهت گوش فرادادن ‏به ‏چیزی را اِنصات می گویند.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۷۳۰.
...

معنی کلمه انصات در ویکی واژه

خاموش شدن.
گوش دادن.

جملاتی از کاربرد کلمه انصات

«وَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ» قال الشّافعی: هو القرآن بغیر همز و هو اسم لکتابنا کالتّوریة و الانجیل و الزّبور، لکتب بنی اسرائیل، و لو کان من القراءة لکان یسمّی کلّ مقروء قرآنا و لا یسمّی باسم کتاب اللَّه شی‌ء غیره. «مِنْ قَبْلِ أَنْ یُقْضی‌ إِلَیْکَ وَحْیُهُ» کان رسول اللَّه یتعجّل بقراءة القرآن ساعة الوحی قبل ان یفرغ جبرئیل من إلقاء الوحی خشیة النّسیان، فامر بالانصات و حسن الاستماع الی ان یفرغ جبرئیل من البلاغ هر بار که جبرئیل آمدی و وحی گزاردی مصطفی بشتاب خواندن گرفتی با جبرئیل و صبر نکردید تا جبرئیل از تلاوت و ابلاغ آن فارغ شدی از بیم آنکه بر وی فراموش شود، ربّ العزّة او را از آن نهی کرد و فرمود که تا آن ساعت که جبرئیل وحی پاک همی گزارد و قرآن همی خواند وی خاموش میباشد و می‌شنود. همانست که جایی دیگر گفت: «لا تُحَرِّکْ بِهِ لِسانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ». قوله: «مِنْ قَبْلِ أَنْ یُقْضی‌ إِلَیْکَ وَحْیُهُ» یعنی من قبل ان یفرغ جبرئیل من تلاوته علیک. قرأ یعقوب نقضی، بالنون و فتحها و کسر الضّاد و نصب الیاء وحیه منصوبا، و الوجه انّ الفعل للَّه تعالی ذکره بلفظ التعظیم و هذا موافق لما قبله الّذی جاء بلفظ التعظیم و هو قوله: «أَنْزَلْناهُ... وَ صَرَّفْنا»، و لما بعده و هو قوله: «وَ لَقَدْ عَهِدْنا» فی انّ کلیهما علی لفظ التعظیم. و قرأ الباقون یقضی بضم الیاء و فتح الضّاد، وحیه بالرّفع، و الوجه انّه علی اسناد الفعل الی المفعول به و هو الوحی و معلوم انّ اللَّه تعالی هو الموحی فلذلک وقع الاستغناء عن ذکر الفاعل. و قال مجاهد و قتادة لا تقرءه اصحابک و لا تمله علیهم حتّی تبین لک معانیه و قال السدّی لا تسأل انزاله قبل ان یأتیک و قیل معناه لا تلتمس انزال القران جملة فانّا ننزل علیک لوقت الحاجة.