انسانشناسی فرهنگی
معنی کلمه انسانشناسی فرهنگی در دانشنامه عمومی
معنی کلمه انسانشناسی فرهنگی در دانشنامه آزاد فارسی
(یا: انسان شناسی اجتماعی) از زیرشاخه های انسان شناسی، معطوف به شناخت و تحلیل فرهنگ و جامعۀ انسانی، یعنی جنبه های غیرزیستی و رفتاری انسانی. انسان شناسی فرهنگی معمولاً در کنار شاخۀ بزرگ دیگری از انسان شناسی، یعنی انسان شناسی زیست شناختییا انسان شناسی جسمانیو انسان شناسی طبیعیقرار می گیرد. همۀ ابعاد فرهنگی در انسان و جوامع انسانی در همۀ زمان ها می توانند موضوع مطالعۀ انسان شناسی فرهنگی باشند. به همین دلیل، انسان شناسی فرهنگی خود به شاخه های تخصصی گوناگونی، ازجمله انسان شناسی شهری، انسان شناسی سیاسی، انسان شناسی هنر، انسان شناسی اعتقادات دینی، انسان شناسی تاریخی، انسان شناسی باستان شناختیو جز آن ها تقسیم شده است. هریک از این شاخه ها، روش ها و مفاهیم خاص خود را به وجود آورده اند. دو زیرشاخۀ مهم انسان شناسی فرهنگی، یکی قوم نگاریاست که به مطالعۀ وجوه فرهنگی زندگی انسان ها می پردازد، و دیگری قوم شناسیاست که کمابیش با واژۀ انسان شناسی مترادف است و به مطالعۀ تطبیقی فرهنگ ها با توجه به داده های قوم نگاری می پردازد. امروزه در زبان فارسی، همچون زبان های اروپایی، واژۀ انسان شناسی تا اندازۀ زیادی جانشین واژۀ قوم شناسی نیز شده است.
معنی کلمه انسانشناسی فرهنگی در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه انسانشناسی فرهنگی
ارتباطات میانفرهنگی میکوشد حوزههای نسبتاً غیرمرتبط مانند انسانشناسی فرهنگی و حوزههای تثبیتشده ارتباطات را کنار یکدیگر قرار دهد. هستۀ اصلی آن ایجاد و درک این است که چگونه افراد متعلق به فرهنگهای گوناگون با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. مأموریت آن همچنین ارائه رهنمودهایی است که به مدد آنها افراد متعلق به فرهنگهای گوناگون بتوانند بهتر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
لاسترا در ریبادسیا، شهری در منطقه آستوریاس اسپانیا به دنیا آمد. او تحصیلات خود را در رشته انسانشناسی فرهنگی آغاز کرد اما این حرفه را به پایان نرساند.
انسانشناس فردی است که دانش انسانشناسی را برای حل مسائل مربوط به انسان بهکار میبَرَد. انسانشناس در علومی مانند فلسفه، باستانشناسی، انسانشناسی فرهنگی-اجتماعی، انسانشناسی زبانشناختی، انسانشناسی زیستی، و انسانشناسی پزشکی قانونی مطالعه میکند.
آلفرد لوئیس کروبر (۱۱ ژوئن ۱۸۷۶ در شهر هوبوکن ایالت نیوجرسی -۵ اکتبر ۱۹۶۰، انسانشناسی فرهنگی آمریکایی بود. او تحت نظارت فرانتس بوئاس، در سال ۱۹۰۱ موفق به کسب مدرک دکترا در رشته انسانشناسی از دانشگاه کلمبیا شد که این اولین دکترا در این رشته در آن دانشگاه بود. او همچنین اولین استادتمامی بود که در گروه انسانشناسی دانشگاه کالیفرنیا، برکلی مشغول تدریس و پژوهش شد. او نقش کامل و انکارناپذیری در افتتاح و توسعه موزه انسانشناسی برکلی داشت و از سال ۱۹۰۹ تا ۱۹۴۷ ریاست آن را بر عهده داشت. کروبر، اطلاعات کامل و با جزئیاتی از ایشی، آخرین بازمانده قوم یاما داشت چون سال ها روی آنها پژوهش انجام داده بود.