اندیشیدنی

معنی کلمه اندیشیدنی در لغت نامه دهخدا

اندیشیدنی. [ اَ دَ ] ( ص لیاقت ) موضوعی که قابل اندیشیدن باشد. ( یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه اندیشیدنی در فرهنگ فارسی

موضوعی که قابل اندیشیدن باشد .

جملاتی از کاربرد کلمه اندیشیدنی

ادوارد هرمن در توضیح این عبارت بر روی «طبیعی جلوه دادن نااندیشیدنی‌ها» تأکید دارد. او می‌گوید «انجام کارهای هولناک به روشی منظم و سازمان یافته مبتنی بر عادی‌سازی است. این همان روندی است که طی آن اعمال زشت، تحقیر آمیز، جنایت‌بار و غیرقابل بیان به یک کار عادی تبدیل می‌شوند و تحت عنوان جوری که چیزها هستند تعبیر می‌شوند».
و شرط آداب مجرد آن است که چشم را از ناشایست بازداری و نادیدنی نبینی، و نااندیشیدنی نیندیشی و آتش شهوت را به گرسنگی بنشانی، و دل از مشغولی به احداث نگاه داری و مر هوای نفس را علم نگویی و مر بوالعجبی شیطان را تأویل نسازی؛ تا به نزدیک طریقت مقبول باشی.