انحناء

معنی کلمه انحناء در لغت نامه دهخدا

انحناء. [ اِ ح ِ ]( ع مص ) خمیده و کج گردیدن. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). خمیده و گوژپشت شدن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). انعطاف. ( تاج المصادر بیهقی ) ( از اقرب الموارد ). خمیده شدن. کج گردیدن. چفته شدن. ( فرهنگ فارسی معین ). دوتا شدن. ( یادداشت مؤلف ). یقال : حناالعود حنواً فانحنی. ( ناظم الاطباء ). || در اصطلاح ریاضی آن است که خط چنان باشد که اجزاء مفروضه آن در همه اوضاع بر همدیگر انطباق نیابد مانند اجزاء مفروضه ٔکمان ، که فقط در موقعی که قسمت مقعر یک قوس را بر قسمت محدب یک قوس دیگر قرار دهیم انطباق می یابند و درغیر این وضع منطبق نمی شوند. ( از تعریفات جرجانی ).

معنی کلمه انحناء در فرهنگ معین

(اِ حِ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) خم شدن ، کج گردیدن . ۲ - (اِمص . ) خمیدگی ، کجی . ۳ - خمیدگی خط .

معنی کلمه انحناء در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] انحناء یعنی خم شدن و از آن در باب صلات سخن رفته است.
انحناء در رکوع به اندازه‏ای که انگشتان دست به زانو برسد، از واجبات رکوع است.
مقدار انحناء در رکوع برای زنان
بر زنان مستحب است قدری کمتر خم شوند.
مقدار انحناء در رکوع برای ناتوان و کسی که نشسته نماز می خواند و عریان
ناتوان و کسی که نشسته نماز می‏خواند، باید به اندازه ممکن باشد.
مقدار انحناء در عریان
...

معنی کلمه انحناء در ویکی واژه

خم شدن، کج گردیدن.
خمیدگی، کجی.
خمیدگی خط.

جملاتی از کاربرد کلمه انحناء

از عمر عبد العزیز آورده‌اند که اول کسی که سجود کرد از فریشتگان اسرافیل بود فاثابه اللَّه عزّ و جلّ ان کتب القرآن فی جبهته. و حکمت در سجود فرمودن آن بود تا فضل آدم بر فریشتگان پیدا شود و نافرمانی ابلیس آشکارا گردد. مفسران گفتند سجود تعظیم و تحیت بود نه سجود طاعت و عبادت. چنانک برادران یوسف را گفت در پیش تخت یوسف وَ خَرُّوا لَهُ سُجَّداً و ذلک انحناء یدل علی التواضع پشت خم دادن بود بر سبیل تواضع نه روی بر زمین نهادن. و این تحیّت بدین صفت رسم و آئین عجم بود در جاهلیّت.
وَ ارْکَعُوا، و گفت: وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ ارْکَعُوا، و آنجا که گفت حکایت از داود: وَ خَرَّ راکِعاً معنی آن ساجد است در تفسیر، و از بهر آن راکع خواند که ساجد پیشتر برکوع شود پس بسجود، و رکوع در لغت عرب انحناء ظهر است.