انجال

معنی کلمه انجال در لغت نامه دهخدا

انجال. [ اِ] ( ع مص ) نجیل گذاشتن ستور را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). به نجیل گذاشتن ستور را و نجیل نوعی گیاه شور است. ( از آنندراج ). رها کردن ستور را در نجیل. ( از اقرب الموارد ). || سبز شدن زمین. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). حکاه بعضهم و ترک الهمزه اعلی. ( منتهی الارب ). رجوع به نَجل ( مص ) شود.
انجال. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ نجل. ( از اقرب الموارد ). فرزندان. نسلها. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به نجل شود.

معنی کلمه انجال در فرهنگ معین

( اَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ نجل ، فرزندان ، نسل ها.

معنی کلمه انجال در فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع نجل فرزندان نسلها .
نجیل گذاشتن ستور را یا سبز شدن زمین ٠

معنی کلمه انجال در ویکی واژه

جِ نجل ؛ فرزندان، نسل‌ها.

جملاتی از کاربرد کلمه انجال

تشریف قبول مخادبم حد بنده نیست. اینجامه ببالای صاحب اطعمه دوخته است و بس. خان آراسته او بجامه پیراسته من چه ماند. گفتم انجالوت فراوانست گفتند اینجانیرلت کتان بی پایانست. گفتم او را از غیب روزی شد گفتند تونیر از جیب بیرون آوردی. گفتم اولحیه داشت از حلوای پشمک که دست و شانه لحم و چرب و سرخ در آن کم بود گفتند محاسن یقه سمور و شار بین قندس ترا چه شده است. گفتم او را میرسد گفتند ترا می برازد. گفتم آنها شیرین چون حلوای گزرست گفتند اینها دلفریب چون میان بند شیر و شکرست. گفتم دکان طباخی او چنان غلبه است که طاس بر سر خلق میتوان غلطانید گفتند در حمل خیاطی تو چندان جای نیست که سوزنی بیندازند. گفتم آوازه خانچه او همه خراسان گرفته گفتند صدای چرخ ابریشم تو بلا هجان و استرآباد رسیده. گفتم دراز خان او همه جا کشیده گفتند زیلوی تو نیز همه روی زمین گرفته. گفتم حلوای او در دهان عام افتاده گفتند تو نیز چون ارمک پسندیده خاصی، گفتم آن آش بکفچه او بر آمد گفتند اینجامه بر قد تو راست آمد. گفتم آنجا برزگر خواهان بارانست گفتند اینجا گازر طالب آفتاب تابانست. بدین منوال دلم باز میدادند و جامه ام از گرد میافشاندند و میگفتند. غم مدار که چون جامها تنگ است و باد زمستان میوزد بازار رخت را رونقی عظیم می باشد و عید و نوروز در پیشست و سورو عروسی و محافل الباس دست میدهد.
در سال ۱۹۱۳ رابیندرانات تاگور، شاعر و نویسندهٔ هندی با دفتر شعر گیتانجالی توانست جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کند. شاعران و نویسندگان دیگری نیز هستند که در زمینه شعر و داستان فعالیت می‌کنند و آثار خود را به انگلیسی یا یکی از زبان‌های هند به چاپ می‌رسانند.
آهیمسا همچنین یکی از اصول مهم ذکر شده در پاتانجالی یوگا می‌باشد و در آنجا بیشتر از آنکه یک نام باشد بیشتر اشاره به یک روشِ زندگی است. در واقع زندگی بر مدار صلح و درونی خالی از هرگونه نفرت و آزار نرساندن نه تنها به انسان بلکه هر جاندار دیگری.