انتقام گرفتن

معنی کلمه انتقام گرفتن در لغت نامه دهخدا

انتقام گرفتن. [ اِ ت ِ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) کینه گرفتن. ( ناظم الاطباء ) :
انتقام از خصم نگرفتن صفای سینه است
صیقل آیینه باشد دل ز کین برداشتن.ملامفید بلخی ( ازآنندراج ).

معنی کلمه انتقام گرفتن در فرهنگ فارسی

کینه گرفتن

معنی کلمه انتقام گرفتن در ویکی واژه

rivendicare
vendicare

جملاتی از کاربرد کلمه انتقام گرفتن

برای انجام کاتاکی‌ئوچی باید به ارباب قلمرو اطلاع داده می‌شد و اجازه از وی گرفته می‌شد و اگر لازم بود به قلمروی دیگری سفر کنید باید دفتر دادستان آن قلمرو را در جریان بگذارید. مواردی از کاتاکی‌ئوچی غیرمجاز وجود داشت، اما مقامات محلی در صورت عدم تأیید قتل به عنوان کاتاکی‌ئوچی، تحقیق و مجازات آن را به عنوان قتل انجام می‌دادند. علاوه بر این، انتقام گرفتن از کسانی که در کاتاکی‌ئوچی شرکت می‌کردند، ممنوع بود.
آیناز و شوهرش در جریان انتقام گرفتن از ساواکیانی که پدر و مادرش را محکوم و آزار و اذیت کرده بودند، هر دو کشته شدند.
هدف ابومسلم از نظر برخی مورخان برقراری حکومت ملی-ایرانی برای انتقام گرفتن از اعراب و احیای حکومت ایرانی بوده اما از نظر اشپولر این موضوع حس ملی ایرانی بودن ابومسلم را نشان نمی‌دهد یا اگر حس ملی‌گرایی بوده تضعیف شده بوده زیرا عملکرد او نسبت به ایرانیان مانند ابوسلمه و به آفرید این موضوع را نشان می‌دهد که ابومسلم از هیچ تلاشی برای عباسیان مضایقه نمی‌کرده.
دکتر دریک راسل (مالکوم مک‌داول) به یکی از بیماران تحت مراقبت خود تجاوز می‌کند. زمانی که بیمار مدت کوتاهی بعد خود را از پشت بام پرت می‌کند، خودکشی خود را نتیجه افسردگی او توصیف می‌کند. ده سال بعد، او قصد دارد به بیمار دیگری به نام سندی رامیرز (پاملا گیدلی) تجاوز کند. چیزی که راسل نمی‌داند این است که سندی دختر قربانی قبلی خود است و او در صدد انتقام گرفتن است.
پس از شکست بت‌پرستان قریش در جنگ بدر، ابوسفیان عزاداری بر کشته‌شدگان بدر را ممنوع کرد. ابوسفیان برای انتقام گرفتن از مسلمانان، از قبایل کنانه و ثقیف کمک خواست و سپاهی در حدود سه‌هزار نفر از قبایل عرب فراهم شد. جبیر بن مطعم، نیز غلام خود وحشی را به هند دختر عتبه بخشید؛ هند پیمان بست که اگر وحشی حمزه پسر عبدالمطلب را بکشد، او را آزاد خواهد کرد. ابوسفیان، خود رهبری جنگ را برعهده گرفت، فرماندهی سواره‌نظام راست را به خالد پسر ولید و فرماندهی سواره‌نظام چپ را به عکرمه پسر ابوجهل سپرد. پیاده‌نظام وسط را هند دختر عتبه فرماندهی می‌کرد.
در کمال تعجب سر و کله میک پیدا می شود. اگرچه میک ادعا می کند که تا آخر هفته بیشتر نخواهد ماند، اما به خوابگاه دو دوست نقل مکان می کند و به قرض گرفتن لباس هایشان، شرکت در کلاس هایشان و مطالعه کتاب هایشان مشغول می شود و همچنین با مری، زنی که چارلی به او علاقه دارد، لاس می‌زند. چارلی شک می کند که یا میک تغییر کرده است یا در حال کشیدن نقشه خبیثی برای انتقام گرفتن از اوست.
شهریار روحانی در این دیدار گفته بود: «رهبران نهضت هیچ تمایلی به انتقام گرفتن ندارند. افسرانی که می‌خواهند در ایران بمانند می‌توانند مشمول عفو شوند.»
در بسیاری از محاسبات سنتی، اغلب تصور می‌شود که ارواح همان افراد فوت شده‌ای هستند که به دنبال انتقام گرفتن هستند یا به خاطر کارهای بدی که در طول زندگی انجام داده‌اند، بر روی زمین زندانی شده‌اند. ظهور ارواح اغلب به عنوان فال یا نشانه‌ای از مرگ محسوب می‌شود. اینکه فردی دوگانه‌ای شبح وار از خودش را ببیند، یک فال وابسته به مرگ به‌شمار می‌رود.