انبردست
معنی کلمه انبردست در لغت نامه دهخدا

انبردست

معنی کلمه انبردست در لغت نامه دهخدا

انبردست. [ اَم ْ ب ُ دَ ] ( اِ مرکب ) در اصطلاح مکانیک ، نوعی از اهرم که تکیه گاه آن بین نقطه کارگر و نقطه ایستادگی قرار دارد. ( از فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه انبردست در فرهنگ عمید

نوعی ابزار برای بازکردن پیچ و مهره یا بریدن مفتول.

معنی کلمه انبردست در فرهنگ فارسی

(اسم ) نوعی از اهرم که تکیه گاه آن بین نقط. کارگر و نقط. ایستادگی قرار دارد .

معنی کلمه انبردست در دانشنامه عمومی

انبردست وسیله ای است که از دو اهرم با یک محور تشکیل شده است. انبردست ها با طراحی های گوناگون و برای اهداف گوناگون طراحی شده اند مانند کارهای الکترونیکی، لوله کشی، سیم کشی و حتی نعل کردن اسب. در واقع طیف وسیعی از وسایل در خانواده انبردست ها قرار می گیرند و کارهایی از جمله لخت کردن و بریدن انواع سیم برق تا گرفتن وسایل و بریدن و خرد کردن آنها را انجام می دهند؛ که امروزه نوع برقی آن نیز به ویژه در صنعت موجود است.
این وسیله یک اختراع کلی و عمومی در طول تاریخ بوده و نمی توان یک تاریخچه مشخص و منحصر به فرد یا یک مخترع مشخص برای آن ذکر کرد. انسان از هزاران سال قبل از میلاد کار با فلزات را می دانسته و برای انجام کار با فلزات نیاز به وسایلی انبردست مانند داشته است تا از مواد داغ و ذوب شده برای کارهایی مانند ریخته گری و آهنگری سود بجوید. پیشرفت وسایل انبردست مانند از شکل چوبی تا برنزی احتمالاً از ۳۰۰۰ قبل از میلاد اتفاق افتاده است. از جمله قدیمی ترین تصاویر موجود انبردست را در تصویر آهنگری هفاستوس، پیشرو فناوری و صنعت یونانی نشان می دهد. امروزه از انبردست ها معمولاً برای ایمنی بیشتر برای گرفتن وسایل داغ استفاده می شود که به آن انبر می گویند.
معنی کلمه انبردست در فرهنگ عمید

جملاتی از کاربرد کلمه انبردست

ابزارهای دستی هزاران سال است که توسط انسان ساخته و مورد استفاده قرار می‌گیرد ولی شکوفایی آن به قرن نوزدهم به بعد، باز می‌گردد. از ابزارهای دستی شناخته شده، می‌توان به: چکش، انبردست، پیچ‌گوشتی و اسکنه اشاره نمود.