امرتات

معنی کلمه امرتات در لغت نامه دهخدا

امرتات. [ اَ م ِ ] ( اِ ) رجوع به امرداد شود.

معنی کلمه امرتات در ویکی واژه

با توجه به تعابیری که در کیش زرتشت به آن داده شده اما معنی باستانی کلمه قوم تات، و تالش است و قرابتی با امردان دارد. امرتات را ممکن است با امرداد همسان تلقی نمود و اَمِر علاوه بر مکیدن، بصورت عمر نشانه بیمرگی و نامیرا نیز هست.[۱].
↑ شاید همان امر زبان فارسی باشد، معنی دیگر آن مکیدن است مثل مکیدن کودک از پستان مادر یا گاو. تعبیر اخیر ممکن است انعکاس ضعیفی از کودکی فریدون در شاهنامه باشد که با شیر گاو برمایه بزرگ شد.

جملاتی از کاربرد کلمه امرتات

در فرهنگ پهلوی سپندرمت یا همان سپندارمذ، نام یکی از امشاسپندان و در عین حال نام پنجمین روز ماه و دوازدهمین ماه سال معرفی شده‌است. وی را همان ایزدبانو بسیار قدیمی اسفند دانسته‌اند و گفته‌اند که او را دو امشاسپند دیگر یعنی هورواتات (خرداد) و امرتات (امرداد) همراهی می‌کنند و این سه گروهی از امشاسپندان را می‌سازند که قرینهٔ سه امشاسپند نخستین، یعنی وهمن (وهومن یا همان بهمن)، اشه وهیشته (اردیبهشت) و خشتره وییریه (شهریور) محسوب می‌شوند.