معنی کلمه امتساک در لغت نامه دهخدا امتساک. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) چنگ درزدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). چنگ زدن. ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( فرهنگ فارسی معین ). || ثابت شدن در مکانی. ( لسان العرب از اقرب الموارد ). || نگاه داشتن. ( فرهنگ فارسی معین ).