ام الخبائث. [ اُم ْ مُل ْ خ َ ءِ ] ( ع اِ مرکب ) می. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ). می وشراب. ( ناظم الاطباء ). شراب. ( آنندراج ) : لیک با ام الخبائث چون طلاقش واقع است خسروش رجعت نفرماید بفتوای جفا.خاقانی.آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند اشهی لنا و احلی من قبلة العذارا.حافظ.رجوع به می و شراب و ام الاَّثام شود.
( اسم ) ۱ - مادر پلیدیها ۲ - می باده ( ماخوذ است از حدیث نبوی : (( الخمرام الخبائث فمن شربها لم تقبل صلاته اربعین یوما .. ) ) لیک با ام الخبائث چون طلاقش واقع است خسروش رجعت نفرماید بفتوی جفا . ( خاقانی ) چون سورت ام الخبائث در دماغ قیصر اثرکرده بود و عقل وحیا از دست رفته .... (( آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند اشهی لنا واحلی من قبله العذارا ( حافظ ) می و شراب
معنی کلمه ام الخبائث در ویکی واژه
مایة پلیدیها. مجازاً شراب.
جملاتی از کاربرد کلمه ام الخبائث
تا خوردن مدام ، که ام الخبائثست اندر طریق شرع محرم بود حرام
ازان می که کنیت ابوالطیباتش سزاوار باشد نه ام الخبائث
کجا شوم من از ام الخبائث آبستن که حاملم همه از بکرهای وحدانی
بر مردم خبیث حرام است از آن سبب ام الخبائثش ز پی خبس نام کرد
کرم را کش می توان عین کرم خواندن چه عیب گر به رغم مردمش ام الخبائث دختر است
لیک با ام الخبائث چون طلاقش واقع است خسروش رجعت نفرماید به فتوی جفا
دخت رزام الخبائثست و بتحقیق جز بچه ماران نزاید از شکم مار
سینه نتوان خانهٔ «ام الخبائث» ساختن چون بصر نتوان فدای ام غیلان داشتن