التحاد

معنی کلمه التحاد در لغت نامه دهخدا

التحاد. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) خمیدن. ( منتهی الارب ). || میل کردن بکسی. || از دین برگشتن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

معنی کلمه التحاد در فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] (مص ل . ) از دین برگشتن ، ملحد شدن .

معنی کلمه التحاد در فرهنگ فارسی

ملحد شدن، از دین برگشتن
( مصدر ) از دین بر گشتن ملحد شدن بچسپیدن از حق .

معنی کلمه التحاد در ویکی واژه

از دین برگشتن، ملحد شدن.

جملاتی از کاربرد کلمه التحاد

و قیل «لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِهِ» ای لا کذب فی میعاده و لا خلف لقوله، «وَ لَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً» یعنی وزرا و ملجاء، ملتحد الرّجل ما یعدل الیه من ظهیر و الالتحاد الانحراف الی موضع او الی عون منه، سمّی اللّحد لعدوله عن سواء السّنن و الملحد المنحرف عن الصراط المستقیم و کذلک اللاحد و الملتحد.