افطاری

معنی کلمه افطاری در لغت نامه دهخدا

افطاری. [ اِ ] ( اِ ) هرچیز خوراکی که مقصور بگشادن روزه باشد. ( ناظم الاطباء ). افطارانه. آنچه بدان روزه را شکنند. و رجوع به افطارانه شود.

معنی کلمه افطاری در فرهنگ معین

( ~. ) [ ع - فا. ] (ص نسب . اِمر. ) طعام و خوراکی که به هنگام افطار خورند.

معنی کلمه افطاری در فرهنگ عمید

غذایی که روزه دار هنگام افطار می خورد.

معنی کلمه افطاری در فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) طعام و خوراکی که بهنگام افطار خورند .

معنی کلمه افطاری در دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] افطاری خوردنی ای است که روزه دار با آن روزه اش را پس از مغرب می گشاید. در روایات مستحباتی برای افطاری ذکر شده است. سفره های افطاری در مناطق مختلف، آداب و رسوم گوناگونی دارند.
سفره های افطاری و سحری پس از اسلام در همه ممالک اسلامی از سوی حاکمان و مردم گسترده می شد. در مساجد، مکان هایی را برای طبخ غذا در نظر گرفتند. در مصر دوره فاطمی، دار الفطرة مکانی بود که در آنجا، انواع غذاها و شیرینی ها میان مردم تقسیم می شد. هزینه این سفره ها در ماه رمضان، سه هزار دینار ذکر شده است. ابن بطوطه در سفر به دمشق، از امرا و قضات و بزرگانی یاد می کند که گروه کثیری از مردم برای سفره های افطاری دعوت می کردند، چنان که هیچ فردی در شب های رمضان به تنهایی افطار نمی کرد.
مسلمانان در گشودن روزه، تعجیل می کنند و گاه آن را مقدم بر نماز می دارند. تعجیل در گشودن روزه به سنت نبوی نسبت داده شده است. افطاری با خرما مستحب و مرسوم است و اعتقاد بر آن است که افطار با خرما ثواب فراوان دارد.

معنی کلمه افطاری در ویکی واژه

طعام و خوراکی که به هنگام افطار خورند.

جملاتی از کاربرد کلمه افطاری

شیرینی، خرما و فرنی در این خطه معمولاً در هر سفرهٔ افطاری باید باشد و کمتر خانواده‌ای یافت می‌شود که افطار خود را با خرما یا فرنی نگشاید.
آش عباسعلی یکی از آش‌های معروف و سنتی کرمانشاه است. این آش در ماه مبارک رمضان به عنوان افطاری پر طرفدار بوده و از محبوبیت خاصی بر خوردار است. این آش ترکیبی از غلات و حبوبات و گوشت می‌باشد.