اطراب

معنی کلمه اطراب در لغت نامه دهخدا

اطراب. [ اَ ] ( ع اِ )بصیغه جمع، نقاوه ریاحین. ( از اقرب الموارد ). خیار و برگزیده ریاحین. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
اطراب. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ طَرَب ،بمعانی فرح ، حزن ( از اضداد )، یا خفتی که بهنگام شدت فرح یا حزن روی دهد، یا آمدن شادی و رفتن اندوه. صاحب قاموس گوید: تخصیص آن به فرح وهم است. || حرکت و شوق. ( از متن اللغة ). رجوع به طَرَب شود.
اطراب. [ اِ ] ( ع مص ) بطرب آوردن. ( از اقرب الموارد ) ( مجمل اللغة ) ( زوزنی ). بطرب درآوردن. ( تاج المصادر بیهقی ). در طرب آوردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). بشادی آوردن. شاد گردانیدن. تطریب. تطرب. ( اقرب الموارد ) ( متن اللغة ). رجوع به دو مصدر مذکور شود. || سرود گفتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).

معنی کلمه اطراب در فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) کسی را به طرب آوردن . ۲ - (مص ل . ) سرود گفتن .

معنی کلمه اطراب در فرهنگ عمید

به طرب آوردن، به طرب درآوردن کسی را.

معنی کلمه اطراب در فرهنگ فارسی

بطرب آوردن، سرودگفتن، بطرب در آوردن کسی را
( مصدر ) ۱ - کسی را بطرب آوردن . ۲ - ( مصدر ) سرود گفتن .
جمع طرب بمعانی فرح حزن یا خفتی که بهنگام شدت فرح یا حزن روی دهد یا آمدن شادی و رفتن اندوه صاحب قاموس گوید و تخصیص آن به فرح وهم است یا حرکت و شوق .

معنی کلمه اطراب در ویکی واژه

کسی را به طرب آوردن.
سرود گفتن.

جملاتی از کاربرد کلمه اطراب

اگرچه ملک را خبر نکرده بودند و حامل عریضه عجب داشتم که دست خطی از بندگان عظمت نشان خداوندگاری نداشت لکن خطوط مبارکه وقایع نگار، لایغادر صغیره ولاکبیره هر چه می خواستی داشت، فیها ماتشتهی الانفس عرب گوید: کل الصید فی جوف الفرا، بله بگوئید که گوش ها بنوای سروش است الحمدالله و خون بوده و نمی کشیم، ان شاءالله اگر اندک سست نیندازید دغ لللاقاصیص را راست نوشته اید و بفضل خدا بی کم و کاست نه از مقوله اطراب و اطر است و نه تحریض و اغراء. بل قول حق و کلمه صدق، سبحان الله هیچ یک از دوستان ومخادیم اسمی از دوست حقیق و یار قدیم نمیبرند، همه کاغذهای دارالخلافه را که خواندم نام نامی استاد الانامی آقا میرزا محمد سلمه الله را ندیدم.
چه حاصل زین همه ملزوم اطراب که شد بگسسته سلک نظم احباب
خلق دما دم به عیش و عشرت و اطراب ملک سراسر به زیب و زیور و آئین
بقعه امامزاده عبدالله مربوط به سدهٔ ۹ ه.ق است و در شهرستان نکا، بخش مرکزی، روستای اطراب واقع شده است. این اثر در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۳۶۴ با شمارهٔ ثبت ۱۶۶۹، به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
زینسان کزو جهانیست گریان ز صبح تا شب تا برچه پایه افسرد زو کشت خاطراب
به اطرابُلُس، جایگه یافتند بدین اگهی تیز بشتافتند
بمغرب بود، شیخ مغرب بود، از اهل اطرابلس از اقران مظفر کرمانشاهی٭ با یکدیگر در صحبت بمکه رفته‌اند. زهرون فرا پیش و مظهر پس او، و سیده زن مظفر پس ایشان،و همه بجمله بر مکه برفته انداز دنیا. بوعبداللّه مغربی٭ گوید: که هیچ فنی ندیده‌ام از فتیان چون زهرون شیخ الاسلام گفت: که وقتی بتماشا بیرون شده بود، با جماعتی از درویشان. این دو بیت بر خواندند:
طاب وقت الشراب والاطراب اشرق الصبح و النسیم تفوح
مکن نوای طرب ساز مطرب عشاق که عاشقان زغمش برده لذت اطراب
حضرت مکنیل حالا و بالفعل با کمال تبجیل تفوح من فیه رایحه الشراب و غلب لونه من اللهو والاطراب نشسته.