اشکیل
معنی کلمه اشکیل در فرهنگ معین
(اِ کِ ) (اِ. ) = اشکال : پای بند ستور.
معنی کلمه اشکیل در فرهنگ عمید
معنی کلمه اشکیل در فرهنگ فارسی
( اسم ) مکر فریب .
معنی کلمه اشکیل در ویکی واژه
اشکال: پای بند ستور.
جملاتی از کاربرد کلمه اشکیل
از این غلافها عرق گیاهی خوش عطری بهدست میآید که نام محلی آن در بم «عرق کاشکیلو» است
چه ریشد دستگاه فطرتم تار خیال اینجا به اشکیل خران دارم تلاش ریسمانیها
روی ببسطام نهادم بنزدیک بایزید در آمدم بایزید را چشم برمن افتاد. تبسمی بکرد و گفت آن اشکیل که بر پایت نهادند چه کردی؟ گفتم اختیار خویش باختیار او بگذاشتم شیخ گفت ای مشرک اختیار من میگویی یعنی ترا نیز وجودی و اختیاری هست این شرک نبود! نقلست که گفت عز درویشی خویش را پنهان دار. پس گفت درویشی در ماه رمضان یکی توانگری بخانه برد و در خانه وی به جز نانی خشک نبود.
آتشفشان کومبال در جنوب غربی کلمبیا، در ۲۵ کیلومتری جنوب غربی آتشفشان آسورفرال و ۵٬۵ کیلومتری شمال شرقی شهرک کومبال قرار دارد. این آتشفشان که عمدتاً از جریانهای گدازه آندزیتی-داسیتی اشکیل شده در گسترهای شمال شرقی-جنوب غربی کشیده است.