اشکیل

معنی کلمه اشکیل در لغت نامه دهخدا

اشکیل. [ اِ ] ( اِ ) مکر و حیله و فریب. ( انجمن آرا ) ( غیاث ) ( آنندراج ). و رجوع به اشکل شود. || اسبی بود که دست راست و پای چپ او سفید باشد. ( برهان ) ( هفت قلزم ) ( غیاث ). || دوائی است که آب برگ آن سفیدی چشم را زایل کند و بعربی آنرا عوسج گویند. ( آنندراج ) ( انجمن آرای ناصری ). و رجوع به اشکیل چشم شود.

معنی کلمه اشکیل در فرهنگ معین

( اِ ) (اِ. ) نک اشکل .
(اِ کِ ) (اِ. ) = اشکال : پای بند ستور.

معنی کلمه اشکیل در فرهنگ عمید

مکر، حیله، تزویر، فریب.

معنی کلمه اشکیل در فرهنگ فارسی

اشکل: مکر، حیله، تزویر، فریب
( اسم ) مکر فریب .

معنی کلمه اشکیل در ویکی واژه

نک اشکل.
اشکال: پای بند ستور.

جملاتی از کاربرد کلمه اشکیل

از این غلاف‌ها عرق گیاهی خوش عطری به‌دست می‌آید که نام محلی آن در بم «عرق کاشکیلو» است
چه ریشد دستگاه فطرتم تار خیال اینجا به اشکیل خران دارم تلاش ریسمانی‌ها
روی ببسطام نهادم بنزدیک بایزید در آمدم بایزید را چشم برمن افتاد. تبسمی بکرد و گفت آن اشکیل که بر پایت نهادند چه کردی؟ گفتم اختیار خویش باختیار او بگذاشتم شیخ گفت ای مشرک اختیار من می‌گویی یعنی ترا نیز وجودی و اختیاری هست این شرک نبود! نقلست که گفت عز درویشی خویش را پنهان دار. پس گفت درویشی در ماه رمضان یکی توانگری بخانه برد و در خانه وی به جز نانی خشک نبود.
آتشفشان کومبال در جنوب غربی کلمبیا، در ۲۵ کیلومتری جنوب غربی آتشفشان آسورفرال و ۵٬۵ کیلومتری شمال شرقی شهرک کومبال قرار دارد. این آتشفشان که عمدتاً از جریان‌های گدازه آندزیتی-داسیتی اشکیل شده در گستره‌ای شمال شرقی-جنوب غربی کشیده است.