اشخار

معنی کلمه اشخار در لغت نامه دهخدا

اشخار. [ اَ ] ( اِ ) قلیا را گویند که زاج سیاه است و رنگرزان بکار برند. ( برهان ) ( هفت قلزم ). قلیا را گویند که از شورگیاه سوخته و خاکسترشده که آنرا اشنان گویند و چند گاه در زمین گذارند و برای صابون و رخت شستن بکار آید. ( انجمن آرای ناصری ) ( آنندراج ). سنگ قلیاست که با آن صابون میپزند و اصل آن از گیاهی است که آنرا میسوزانند، خاکستر میشود، سپس خاکستر را خیس میکنند و آب آنرا میگیرند و مقداری گچ و روغن زیت بدان درمی آمیزند و میجوشانند و پس از درست شدن آنرا روی خاک نرم میریزند و قالب قالب میبرند و خشک میکنند :
آب آن دلخراش چون زنگار
خاک آن جانگزای چون اشخار.
فخر زرکوب ( از شعوری ج 1 ص 136 ) ( از مجمع الفرس سروری ج 1 ص 37 ).
آنچه گازران و رنگریزان بکار برند، هندش ساجی و کهار نامند و شخار نیز گویند. ( مؤید الفضلا ). شغار ( در تداول محلی گناباد ). ساجی. قلیا. زاج سفید. || نوشادر را نیز گویند و آن نمک مانندی است که استادان سفیدگر بکار برند. ( برهان ) ( هفت قلزم ). نوشادر را نیز گویند که زنان بعد از حنا نهادن ناخن را به آن سیاه کنند. امیرخسرو دهلوی فرماید :
خدای جوئی یکرنگ باش چون مردان
که زن بسرخ و سپید حنا واشخار است.( سروری ).و رجوع به شعوری ج 1 ص 136 شود.

معنی کلمه اشخار در فرهنگ معین

( اَ ) (اِ. ) شخار.

معنی کلمه اشخار در فرهنگ عمید

= شخار

معنی کلمه اشخار در ویکی واژه

شخار.

جملاتی از کاربرد کلمه اشخار

مه صابون‌فروشم دایما اشخار می‌جوید به او هرکس که سودا کرد از پل دست می‌شوید
حکومت استعماری و استقلال: قرن هجدهم شاهد ورود کمپانی هند شرقی بریتانیا بود، که به تدریج تسلط خود را بر هند تثبیت کرد. اوتار پرادش به عنوان یک مرکز مهم از حکومت بریتانیا در هند باقی ماند. جنبش استقلال هند در اوتار پرادش با رهبری شخصیت‌هایی مانند مهاتما گاندی و چاندراشخار آزاد، شتاب زیادی گرفت. در سال ۱۹۴۷، هند به استقلال دست یافت و اوتار پرادش به عنوان یک ایالت کلیدی در جمهوری تازه تشکیل شده پدیدار شد.