اسوء
معنی کلمه اسوء در فرهنگ معین
معنی کلمه اسوء در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه اسوء
و روی انّ رسول اللَّه (ص) رأی رجلا یقول: اللّهم اغفر لی و ما اراک تغفر، فقال النبی ص: ما اسوء ظنّک بربّک. فقال: یا رسول اللَّه انّی اذنبت فی الجاهلیة و الاسلام فقال: (ص) ما فی الجاهلیة فقد محاه الاسلام و ما فی الاسلام تمحوه الصلوات الخمس، فانزل اللَّه تعالی وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ و روی عن النبی (ص) قال: مثل الصلوات الخمس مثل نهر جار غمر علی باب احدکم یغتمس فیه کلّ یوم خمس مرّات فما ذا یبقین من درنه.
ایام نواک لاتسل کیف مضت، والله مضب باسوء الاحوال
تفسیردرست نمودن ازکاردیگرانرا حسن ظن وعکس انراسوءظن نامند. سوءظن موجب میشوداعتمادازبین برودارامش برهم بخوردودوستان پراکنده شوند.
اما مذهب اصحابنا آنکه: این سیرت اسوء سیر است و عدالت مستلزم خلل بسیار و آن را به دلایل واضح روشن گردانیدهاند، و میگویند: بنای کار سلطنت و فرماندهی و کدخدایی بر سیاست است، تا از کسی نترسند فرمان آنکس نبرند، و همه یکسان باشند و بنای کارها خلل پذیرد، و نظام امور گسسته شود. آنکس که حاشا عدل ورزد و کسی را نزند و نکشد و مصادره نکند و خود را مست نسازد و بر زیردستان اظهار عربده و غضب نکند، مردم از او نترسند و رعیّت فرمان ملوک نبرند، فرزندان و غلامان سخن پدران و مخدومان نشوند، و مصالح بلاد و عباد متلاشی گردد؛ و از بهر این معنی گفتهاند:
إِنَّما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً إِنَّما فی قوله: إِنَّما کافة، و لیست بمعنی الذی، و الوثن ما کان من الحجارة و ما لا صورة له، و الصنم ما کان له صورة وَ تَخْلُقُونَ إِفْکاً الافک اسوء الکذب، و الخلق یکون باللسان من قول الکذب او الصنعة بالید. یقال خلق و اختلق ای افتری. خلق هم بر دروغ زبان افتد هم بر فعل دست. وَ تَخْلُقُونَ إِفْکاً هر دو معنی احتمال کند: بر دروغ زبان معنی انست که شما بر اللَّه دروغ میگویید که میگویید اوثان شرکاء خدااند، و بر معنی فعل دست قول مجاهد است که: تصنعون اصناما بایدیکم فتسمّونها آلهة و ذلک افک.
و قال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم یوما و هی عنده «یبعثون یوم القیمة عراة حفاتا عزلاء» فقالت «و اسوء تاه للنّساء من الرّجال فقال رسول صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم «یا عائشة انّ عن ذلک لشغلا»