اسهام. [ اِ ] ( ع مص ) بسیار کردن سخن را: اسهم الرجل. ( منتهی الارب ). || قرعه افکندن. ( تاج المصادر بیهقی ). قرعه برانداختن : اَسهم بینهم ؛ قرعه زدند با هم. || صاحب بهره و شریک کردن. بهره دادن. اسهام. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ سَهْم. ( دهار ). اسهام که معمولاً جمع سهم بمعنی بهره و نصیب استعمال میشود از کلمات مستحدث است و در کتب لغت معتبر نیامده ، آنچه موجود است در جمع سهم بمعنی تیر، سِهام ، و در جمع سهم بمعنی بهره ، اَسْهُم و سُهْمان و سُهْمَة میباشد، ولی فیومی در جمع سهم بمعنی بهره ، بجای سهمة، سهام را ذکر کرده است.
معنی کلمه اسهام در فرهنگ معین
( اَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ سهم ، بهره ها، بخش ها.
معنی کلمه اسهام در فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع سهم بهرهها بخشها. توضیح در عربی جمع سهم بمعنی بهره ( اسهم ) آمده . بسیار کردن سخن را یا قرعه افکندن قرعه برانداختن . قرعه زدن با هم یا صاحب بهره و شریک کردن . بهره دادن
معنی کلمه اسهام در ویکی واژه
جِ سهم ؛ بهرهها، بخشها.
جملاتی از کاربرد کلمه اسهام
علی من تمطی قاب قوسین بالعلا؟ ففاز باسهام العلی و التفرد
شد مفرده دفتر اسهام حوادث از عدل تو من ذلک افنای ستمکار
عن علی (ع) قال قال رسول اللَّه «الاسلام ثمانیة اسهام: الاسلام سهم، و الصلوات سهم، و الزکاة سهم، و صوم رمضان سهم و الحج سهم، و الجهاد سهم، و الامر بالمعروف سهم و النهی عن المنکر سهم، و قد خاب من لا سهم له».
وَ أَنَّ اللَّهَ ای: و بانّ اللَّه، عطف است بر بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ. میگوید: شادی برندبنعمت و فضل خدای، و بآنکه خدای فضل و نعمت خویش بر ایشان تمام کرد، و از مزد ایشان هیچ چیز باز نگرفت، و نیز بیفزود. قراءت کسایی وَ أَنَّ اللَّهَ بکسر الف است بر معنی استیناف، و ترغیب دیگران بایمان و طلب ثواب آن، فکأنّه قال: و اللَّه لا یضیع اجر المؤمنین. و فی بیان ثواب الشّهداء ما روی علی بن موسی الرضا عن ابیه موسی بن جعفر، عن ابیه جعفر بن محمد، عن ابیه محمد بن علی، عن ابیه علی بن حسین، عن ابیه حسین بن علی (ع) قال: بینما علی بن ابی طالب (ع) یخطب الناس و یحثّهم علی الجهاد، اذ قام الیه شابّ و قال: یا امیر المؤمنین اخبرنی عن فضل الغزاة فی سبیل اللَّه. فقال: کنت ردیف رسول اللَّه (ص) علی ناقة العضباء، و نحن مقفلون من غزوة، فسألته عمّا سألتنی عنه، فقال النّبی (ص): «انّ الغزاة اذا همّوا بالغزو کتب اللَّه لهم براءة من النّار، و اذا تجهّزوا لغزوهم باهی اللَّه بهم الملائکة، و اذا ودّعهم اهلوهم بکت علیهم الحیطان و البیوت، و یخرجون من ذنوبهم کما تخرج الحیّة من سلخها، و یوکّل اللَّه عزّ و جلّ لکلّ رجل منهم اربعین الف ملک یحفظونه، من بین یدیه و من خلفه و عن یمینه و شماله، و لا یعمل حسنة الّا اضعفت له، و یکتب له عبادة الف رجل یعبدون اللَّه عزّ و جلّ الف سنة، کلّ سنة ثلاثمائة و ستّون یوما، و الیوم مثل عمر الدّنیا. و اذا صاروا بحضرة عدوّهم، انقطع علم اهل الدّنیا عن ثواب اللَّه ایّاهم، فاذا برزوا لعدوّهم و اشرعت الا سنّة و فوّقت اسهام، و تقدّم الرّجل الی الرّجل، حفّتهم الملائکة بأجنحتها، و یدعون اللَّه لهم بالنّصر و التّثبیت، و نادی مناد: «الجنّة تحت ظلال السّیوف». فتکون الطعنة و الضّربة علی الشّهید اهون من شرب الماء البارد فی الیوم الصائف، و اذا زال الشهید عن فرسه بطعنه او ضربة لم یصل الی الأرض حتّی یبعث اللَّه الیه زوجته من الحور العین، فتبشّره بما اعدّ اللَّه له من الکرامة و اذا وصل الی الأرض تقول له الارض: مرحبا بالرّوح الطّیّبة الّتی اخرجت من البدن الطیّب. ابشر فانّ لک ما لا عین رأت، و لا اذن سمعت، و لا خطر علی قلب بشر! و یقول اللَّه تعالی: أنا خلیفته فی اهله، و من ارضاهم فقد أرضانی، و من اسخطهم فقد اسخطنی. و یجعل اللَّه تعالی روحه فی حواصل طیر خضر تسرح فی الجنّة حیث تشاء، و تأکل من ثمارها، و تأوی الی قنادیل من ذهب معلّقة بالعرش.