استدبار

معنی کلمه استدبار در لغت نامه دهخدا

استدبار. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) استدبار امر؛ در آخر کار نگریستن چیزی را که در اوّل آن ندیده بود. ( منتهی الارب ). آخر کار را ملاحظه و اندیشه کردن ، از پس دیدن امری که از پیش ندیده بود. || اختیار کردن چیزی را. ( از منتهی الارب ). || ضد استقبال. ( منتهی الارب ). از پی فراشدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). || از پی کسی بر ستور نشستن. ( تاج المصادر بیهقی ). || پشت کردن. || ( اصطلاح فقه ) پشت بقبله بودن.

معنی کلمه استدبار در فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) پشت کردن . مق استقبال . ۲ - (مص م . ) آخرکار را ملاحظه کردن .

معنی کلمه استدبار در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پشت کردن به چیزی را استدبار گویند. از این عنوان در باب های طهارت، صلات، حج، جهاد، نکاح، لعان و قضاء سخن رفته است.
کاربرد رایج آن در فقه، با اضافه به قبله یعنی «استدبار قبله»، مقابل «استقبال قبله» است.
پشت به قبله نشستن در حال تخلی
پشت به قبله نشستن همانند رو کردن به آن هنگام تخلّی حتی- به قول مشهور- در منزل نیز همچون بیابان، حرام است.
پشت به ماه نشستن در حال تخلی
به قولی، پشت کردن به ماه در حال تخلّی همانند رو کردن به آن، مکروه است.
دفن زن حامله غیر مسلمان با جنین از مسلمان
...

معنی کلمه استدبار در ویکی واژه

پشت کردن. مق استقبال.
آخرکار را ملاحظه کردن.

جملاتی از کاربرد کلمه استدبار

«وَ هُوَ الَّذِی سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکُلُوا مِنْهُ لَحْماً طَرِیًّا» یرید انواع صید السّمک، «وَ تَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْیَةً تَلْبَسُونَها» هی اللئالی تنظم فتصیر ملبوسا. و قیل اللّؤلؤ و المرجان، «وَ تَرَی الْفُلْکَ» ای السّفن، «مَواخِرَ فِیهِ» ای جواری تجی‌ء و تذهب بالرّیح. و قیل مواخر تشقّ الماء شقّا بجؤجؤها و المخر شقّ الماء من یمین و شمال و هی ماخرة و الجمع مواخر. و قیل المخر استدبار الرّیح و منه‌ قوله (ص): «استمخروا الریح و اعدوا النبل»
ابن عمر گفت این آیت نماز تطوع را آمده است در سفر، یصلّی حیث ما توجهت به راحلته و گفته‌اند این جواب عیبگویان است قبله حق را، و طعنه گویان در مسلمانان در گردانیدن روی از قبله شامی بقبله تهامی، که رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم و مسلمانان چون در مدینه آمدند شانزده ماه نماز به بیت المقدس میکردند روی بمغرب داشتند بسوی شام، و کعبه از پس پشت، و رسول خدای در دل میداشت آرزوی آنک روی بکعبه داشتی، قبله ابراهیم. چون رب العالمین پس از شانزده ماه روی وی بکعبه گردانید، بر جهودان سخت آمد و بزرگ، و سخنان در گرفتند فراوان از اعتراض و انکار و طعن در رسول خدا و در اسلام و مؤمنان. آن گه که نماز بیت المقدس میکردند روی بمغرب داشتند و پشت بر مشرق، چون روی به کعبه گردانیدند روی بمشرق کردند و پشت بر مغرب ایشان گفتند اگر استقبال مغرب حق بود استدبار آن باطل است و اگر استقبال مشرق حق است استدبار آن باطل، رب العالمین از آن جوابها داد که یکی اینست که وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ و تمامی جواب ایشان آنست که گفت: وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی کُنْتَ عَلَیْها و شرح آن بجای خویش گفته شود انشاء اللَّه. و وجه درین آیت بمعنی جهت است و جهت قبله است، و تخصیص را اضافت با خود کرد چنانک گفت بیت اللَّه و ناقة اللَّه إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلِیمٌ قیل واسع الشریعة، و قیل واسع المغفرة، و واسع العطاء واسع الشریعة فراخ شریعت است، دین وی آسان و راه بوی روشن و نزدیک.