( ~. ) (اِ. ) ظرفی فلزی که برای بردن گل و گچ در بنایی به کار برند. (اِ بُ ) (ص نسب . ) = استانبولی . اسلامبولی : ۱ - آن چه منسوب به استامبول باشد. ۲ - از مردم استامبول (ترکیه )، اهل استامبول .
معنی کلمه استامبولی در فرهنگ عمید
۱. از مردم استامبول. ۲. (اسم ) زبان ترکی رایج در ترکیه. ۳. (اسم ) نوعی غذا که با برنج، گوشت، گوجه فرنگی، و سیب زمینی تهیه می شود، استانبولی پلو. ۴. (اسم ) نوعی ظرف فلزی شبیه لگن که در کارهای ساختمانی برای حمل گل و گچ به کار می رود.
معنی کلمه استامبولی در فرهنگ فارسی
( صفت ) منسوب به استامبول . ۱ - کالایی که در استامبول سازند و صادر کنند . ۲ - اهل استامبول از مردم استامبول بدان سخن میگویند و با ترکی معمول در آذربایجان ایران و شوروی تفاوت دارد. ۴ - پلویی که از برنج و گوجه فرنگی پزند .
معنی کلمه استامبولی در ویکی واژه
استانبولی. اسلامبولی: آن چه منسوب به استامبول باشد. از مردم استامبول (ترکیه) ، اهل استامبول. ظرفی فلزی که برای بردن گل و گچ در بنایی به کار برند.
جملاتی از کاربرد کلمه استامبولی
آلکساندر استامبولیسکی (بلغاری: Александър Стоименов Стамболийски؛ ۱ مارس ۱۸۷۹ – ۱۴ ژوئن ۱۹۲۳) یک سیاستمدار اهل بلغارستان بود.
روزنامه سفرهایی که او از مردم و فرهنگهای مختلف نقل میکند بیتردید محبوبیت زیادی برای او کسب کرده است. وامبری در تمامی دوران مسافرت چند ساله خود از نامهای مستعار چون رشید افندی یا حاجی رشید استفاده کرد و خود را در لباس مبدل: درویش بغدادی، روحانی سنی، فرستاده سلطان، درویش جهانگرد، جهانگرد استامبولی یا ایرانی سیاح معرفی کرد. این نخستین سفر از این دست، توسط یک فرد از اروپای غربی بود.