استادکار. [ اُ ] ( ص مرکب ) اُستاکار. ماهر مسلط در صنعت یا حرفه ای : شاگردپیشگان و خریطه کشان وی استادکار تیر سپهرند بر زمین.سوزنی.
معنی کلمه استادکار در فرهنگ معین
( ~. ) (ص فا. ) ۱ - ماهر و مسلط و متخصص در صنعتی یا حرفه ای . در لفظ عامیانه اوساکار. ۲ - کارفرما.
معنی کلمه استادکار در فرهنگ عمید
۱. کسی که عده ای را در صنعتی یا حرفه ای آموزش می دهد. ۲. سرپرست و بزرگ تر کارگران در کارگاه صنعتی.
معنی کلمه استادکار در فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - ماهر و مسلط و استاد در صنعتی یا حرفه ای . ۲ - کارفرما استاد کار .
معنی کلمه استادکار در ویکی واژه
ماهر و مسلط و متخصص در صنعتی یا حرفهای. در لفظ عامیانه اوساکار. کارفرما.
جملاتی از کاربرد کلمه استادکار
ابن خردادبه گفت: نغمهگر استادکار کسی است که به نفس خود چیره باشد و با ظرافت از دستگاهی به دستگاهی رود و نغمههای گوناگون آرد…
ازو سال پانصد که استادکار همی ساخت او را و بد نیمهکار
امروزه رخامهای گچی خوب در نواحی میانی انگلستان بهویژه در ناتینگهام به شکل مجسمههایی با شکلهای گوناگون که توسط استادکاران سدههای ۱۴ و ۱۵ میلادی حکاکی شدهاند در دست است. بعدها این دستساختههای گچی مشهور شد و با تولید انبوه به سراسر اروپا فرستاده شد. مرمر گچی همچنین در برخی از آرامگاهها، نقوش کلیساها و سایر ساختمانهای تاریخی به کار رفتهاست.
سبک آغداشلو روش ریزهکاری و «استادکاری» در نقاشی کلاسیک را پیگیری کرد. و با تأثیرپذیری از کارهای سالوادور دالی، نقاش فراواقعگرای اسپانیایی، با فرمی آزاد نقاشی میکرد. این همان شیوهای بود که او در جوانی با تصویرگری کتابهای درسی تاریخ نوشتهٔ باستانی پاریزی در آن مهارت یافته بود.
آیدین آغداشلو (زادهٔ ۸ آبان ۱۳۱۹) نقاش، گرافیست، نویسنده و منتقد فیلم ایرانی است. سبک آغداشلو روش ریزهکاری و «استادکاری» در نقاشی کلاسیک را پیگیری کرد. او در مراسمی که سال ۱۳۹۴ در سفارت فرانسه در ایران برگزار شد، نشان هنر و ادب شوالیه فرانسه را دریافت کرد.
به چابکدستی و استادکاری کنی در کار این قصر استواری
وزارت معارف برای راهاندازی مدرسه صنعتی در سال ۱۳۰۳، فردی به نام "هانری اشترونک" را از آلمان با حقوق سالیانه چهار هزار تومان دعوت به کار کرد که حقوق او در سال ۱۳۰۶ به ۴۸۰۰ تومان افزایش یافت. مدرسهٔ صنعتی آلمانی رسماً در اواسط آبان ۱۳۰۳ گشایش یافت. سال بعد یک معلم نجاری به نام "مایر" و یک معلم آهنگری به نام "هِس" هرکدام با حقوق ماهیانه ۱۸۰ تومان از آلمان استخدام شدند که ماشینآلات لازم برای کارگاههای مدرسه را نیز این دو خریداری و وارد کردند. حقوق این دو معلم از سال ۱۳۰۶ به سالی چهار هزار تومان افزایش یافت. در همین سال و با همین حقوق یک معلم مهندسی ماشینآلات و ریاضیات عالیه و یک استادکار دیگر آهنگری با حقوق ماهی ۱۵۰ تومان از خارج استخدام شدند.
ایشان را از عالم غیب، جواب میآمدکه: ای محبوسان آب وگل، بر کار باشید و هنر حاصل کنید و دل شکسته مباشید و مترسید که هنرهای شما پنهان نماندکه این گوهرها و میوه ها در خزینهٔ وجود شما نهادیم و شما را از خود خبر نبود. این در غیب علم ما بود و این هنرها و خوبیها که شما امروز در خود میبینید، پیش از آنکه اینها در وجود شما درآید، در دریای غیب این گوهرها میتافتند و به سوی خزاین خاکیان میشتافتند. ما چنین خاصیت نهادهایم در هر صاحب هنری و هر پیشهوری و هر استادکاری، از زرگری و جوهری و سیمیاگری وکیمیاگری و پیشهوران و عالمان و محققان که همواره در جوش باشند و هنر خود آشکارا کنند، آن جوش ما نهادهایم و آن طلب ما نهادهایم که ایشان بیقرار شدهاند همچون دختران نوبالغ در خانهها چادر و جمال می آرایند، در آینه مینگرند و میخواهند تا پرده بدرانند و جمال به خاص و عام بنمایند و از میان جان میگویند:
فراغت بین که در بنیاد کارست مچخ کین کارساز استادکارست
خواهد کرد، وگرنه طرز کارش رو هم یادگرفته بود. استادکارش تو استانبول برقکار بی نظیری بود. او یک آلمانی بود. علی رو خیلی