ارمنده

معنی کلمه ارمنده در لغت نامه دهخدا

( آرمنده ) آرمنده. [ رَ م َ دَ / دِ ] ( نف ) آنکه آرمیده است.
ارمنده. [ اَ م َ دَ / دِ ] ( نف ) آرمنده. اَرْمَنْد. آرام. ساکت. آرمیده. ( آنندراج ). آرام گرفته. ( آنندراج ). مخفف آرمیده بود. ( جهانگیری ). مقابل ارغنده ( پرآشوب ) :
گه ارمنده ای و گه ارغنده ای
گه آشفته ای و گه آهسته ای.رودکی.کمان را بزه کرد بهرام گور
برانگیخت زان دشت ارمنده شور.فردوسی.چه باید که ارمنده گیتی چنین
پرآشوب گردد ز درد و ز کین.فردوسی. || ساکن. بی جنبش. مقابل گردنده و جنبنده و متحرک :
که پذرفت خسرو ز یزدان پاک
ز گردنده خورشید و ارمنده خاک
که تا من بوم شاه در پیشگاه
مرا باشد ایران و گنج و سپاه
نخواهم ز دارندگان باژ روم
نه لشکر فرستم بدان مرز و بوم.فردوسی.خداوند گردنده چرخ بلند
خداوند ارمنده خاک نژند.فردوسی.چو کشتی شد ارمنده روی زمین
کجا موج خیزد ز دریای چین.فردوسی.چو رساند مرا بدان قومک
طالع سعد و بخت فرخنده
تا بدان مندگان رسم بکری
خر بیار ای غلام خربنده
که چو من در نشاط این سفرند
منده از سفریانی ارمنده .سوزنی.

معنی کلمه ارمنده در فرهنگ معین

(اَ مَ دِ ) (ص . ) = ارمند: آرام گیرنده ، آرمنده .

معنی کلمه ارمنده در فرهنگ عمید

آرام گیرنده: گه ارمنده ای و گه ارغنده ای / گه آشفته ای و گه آهسته ای (رودکی: ۵۲۹ )، چه باید که ارمنده گیتی چنین / پرآشوب گردد ز درد و ز کین (فردوسی۲: ۲۸۳۴ ).

معنی کلمه ارمنده در فرهنگ فارسی

اسم فاعل ازارمیدن(مخفف آرمیدن آرام گیرنده، آرمنده، ارمند هم گفته شده
( صفت ) آرمنده آرام گیرنده .
آرام ساکت

معنی کلمه ارمنده در ویکی واژه

ارمند: آرام گیرنده، آرمنده.

جملاتی از کاربرد کلمه ارمنده

· آموزش، کسب مهارت و گزینش کارمندهای منابع را هم راستا با تجربه در نظر بگیرید.
گه ارمنده‌ای و گه ارغنده‌ای گه آشفته‌ای و گه آهسته‌ای
خداوند گردنده چرخ بلند خداوند ارمنده خاک نژند
خشم و کین چشم خرد را رمد است نارمنده ز رمد بی خرد است
… عزت ما پایکوب شد، عظمت ایران از بین رفت، عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند. قانونی را به مجلس بردند که در آن ما را ملحق کردند به پیمان وین… که تمام مستشاران نظامی آمریکا با خانواده‌هایشان، با کارمندهای فنی‌شان با کارمندان اداری‌شان، با خدمه‌شان… از هر جنایتی که در ایران بکنند، مصون هستند. ملت ایران را از سگ‌های آمریکا پست‌تر کردند… آقا من اعلام خطر می‌کنم، ای ارتش ایران من اعلام خطر می‌کنم، ای سیاسیون ایران من اعلام خطر می‌کنم… والله گناهکار است کسی که فریاد نکند. ای سران اسلام به داد اسلام برسید. ای علمای نجف به داد اسلام برسید. ای علمای قم به داد اسلام برسید…