اختیارنامه

معنی کلمه اختیارنامه در لغت نامه دهخدا

اختیارنامه. [ اِ م َ ] ( اِخ ) سیرةالفرس. نام کتابی از ایرانیان قدیم که اسحق بن یزید آنرا بفارسی ترجمه کرده است. ( ابن الندیم ).

معنی کلمه اختیارنامه در فرهنگ فارسی

نام کتابی از ایرانیان قدیم

جملاتی از کاربرد کلمه اختیارنامه

المرء یدبروالله یقدر، یفعل الله مایشاء ویحکم ما یرید، رأی همایون شاهنشاهی مهبط انوار فیوضات الهی است، هر چه بر زبان وحی ترجمان جاری شود ان جناب بزودی زود ما را آگاه سازد، اختیارنامه را طوری بنویسد که در حقیقت اعتبارنامه ما باشد. والسلام