اختلال هویت

دانشمندانی که روانشناسی ناهنجاری را مطالعه می‌کنند، میانجی‌گری را نتیجه تقلب و عوامل روانی می‌دانند. تحقیقات بیش از صد سال از روانشناسی حاکی از آن است که، در مواردی که تقلب وجود نداشته باشد، میانجی‌گری و اعمال معنویت گرایانه را می‌توان با هیپنوتیزم، تفکر جادویی و پیشنهادها توضیح داد. میانجی‌گری، که به گفته روح گرایان ناشی از روحیه‌های متقلب است که از طریق آن ارواح صحبت می‌کنند، را می‌تواند با اختلال هویت تجزیه‌ای توضیح داده شود.

مشکل اصلی زیر بنایی تمام اختلال‌های گسستی نیاز به فرار است. از طریق رشد یادزدودگی، فرار کردن یا ایجاد شخصیت‌های جداگانه، فرد می‌تواند با عوامل استرس‌زا سازگاری کند. برای مثال، کودکانی که قربانیان زنای محارم هستند، ممکن است دربارهٔ دوره‌های جنسی واقعی یادزدودگی پیدا کنند. در مورد زنای با محارم همراه با خشونت یا تمایلات دیگر آزارانه، قربانی ممکن است خاطره‌های دراز مدت خود را فراموش کند. پژوهشگران همچنین یافته‌اند که حدود ۸۵ تا ۹۷ درصد افراد مبتلا به اختلال هویت گسستی در دوران کودکی با بد رفتاری مواجه شده‌اند.

مسخ واقعیت همچنین می تواند نشانه ای از اختلال خواب و اختلال های روان مانند اختلال مسخ شخصیت، اختلال شخصیت مرزی ، اختلال دو قطبی ، اسکیزوفرنی ، اختلال هویت تجزیه ای و سایر مشکلات روانی باشد. همچنین ترک الکل و بنزودیازپین می تواند این علامت را ایجاد کند.