اختاجی

معنی کلمه اختاجی در لغت نامه دهخدا

اختاجی.[ اَ ] ( ترکی ، ص مرکب ، اِ مرکب ) اَختاچی. آخته چی. اَخته چی. میرآخور. طویله دار. مهتر. ستوربان : و دختر دیگر داشت بیان آغانام ، او را به امیر سوتای [ موسوتای ] اختاجی دادند. ( جامعالتواریخ رشیدی ).
پیل سطوت خسروی کاختاچیان قدرتش
زین چو شاه اختران بر پشت شیر نر نهند.ابن یمین.اختاچیان را فرمود که اسبان خاصه را بنظر آورند. ( دستورالوزراء ص 198 ).
اختاجی. [ اَ ] ( اِخ ) امیر ابوبکر پهلوان لشکر شیخ ابواسحاق. و او در 748 هَ. ق. در جنگ با امیر مبارزالدین کشته شد.

معنی کلمه اختاجی در فرهنگ معین

( اَ ) [ تر. ] (اِمر. ) = اختاچی . اخته چی : میرآخور، طویله دار، مهتر، ستوربان .

معنی کلمه اختاجی در فرهنگ فارسی

( اسم ) میر آخور طویلهدار مهتر ستوربان .
امیر ابوبکر پهلوان لشکر شیخ ابوالسحق

معنی کلمه اختاجی در دانشنامه آزاد فارسی

اَختاجی
(یا: اَختاچی، اخته چی) واژه ای مغولی برابر آخوربد و آخورسالار فارسی، به معنای رئیس اصطبل سلطنتی. غزنویان که دستگاه دیوانی خود را از روی نمونه دیوان سالاری سامانیان در بخارا ساخته بودند منصبی به همان نام آخرسالار داشتند و در پادشاهی مسعود یکم، احمدعلی نوشتگین منصب آخرسالار داشت. اما اصطلاح اختاچی یا اخته چی که رفته رفته جانشین آخرسالار شد از دورۀ استیلای مغول رواج گرفت. سازمانی که اختاچیان در آن کار می کردند، اختاچی خانه یا اختاخانه خوانده می شد و ساز و برگ اسبان را نیز در آن جا نگه می داشتند.

معنی کلمه اختاجی در ویکی واژه

اختاچی. اخته چی: میرآخور، طویله دار، مهتر، ستوربان.

جملاتی از کاربرد کلمه اختاجی

پیل سطوت خسروی کاختاجیان قدرتش زین چو شاه اختران بر پشت شیر نر نهند