اتجار

معنی کلمه اتجار در لغت نامه دهخدا

اتجار. [ اِت ْ ت ِ ] ( ع مص ) بازرگانی کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). خرید و فروش کردن. معامله. سودا. بیع و شری. تجارت. ( زوزنی ) :
هرکه شد مر شاه را او جامه دار
هست خسران بهر شاهش اتّجار.مولوی.|| دارو بگلوی خود فروبردن. ( زوزنی ). || میان دهن را علاج کردن. || علاج کردن. ( زوزنی ). || خویشتن را علاج کردن به وجور. ( و وجور داروست که در دهن ریزند ). دارو گرفتن بوجور. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه اتجار در فرهنگ معین

(اِ تِّ ) [ ع . ] (مص ل . ) بازرگانی کردن ، خرید و فروش کردن ، معامله ، سودا، بیع و شری ، تجارت .

معنی کلمه اتجار در فرهنگ عمید

تجارت کردن، بازرگانی کردن، سوداگری.

معنی کلمه اتجار در ویکی واژه

بازرگانی کردن، خرید و فروش کردن، معامله، سودا، بیع و شری، تجارت.

جملاتی از کاربرد کلمه اتجار

هر که شد مر شاه را او جامه‌دار هست خسران بهر شاهش اتجار
جهان را خلق محض موهبت کرد نه بهر اتجار و منفعت کرد