ابخره
معنی کلمه ابخره در فرهنگ معین
معنی کلمه ابخره در فرهنگ عمید
۲. [جمعِ بخور] = بخور۲
معنی کلمه ابخره در فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع : بخار بخارها : ابخر. ردیه ابخر. و بائیه .
معنی کلمه ابخره در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه ابخره
حکم ترا در شکوه نسبت ندهم بهکوه زانکه فتد زلزله زابخره برکوهسار
بشنو از من تو حدّ و وصف عُطاس حرکتهای ابخره ز قیاس
گروهی می گویند که این دو پس از موت رشد می کنند زیرا که این دو از زیادتی ابخره است و چون در جسد میت تا مدتی پس ازمرگ ابخره ی بدبو وجود دارد، این دو رشد می کند.
در تلاطم موج بحر و در تصاعد ابخره در تراکم ابر وگرد و در تقاطر ماستی
حقیقت جود اوست ز جوش طبع سلیم باشد اگر اصل ابر تصاعد ابخره
ابخره، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان کوهرنگ در استان چهارمحال و بختیاری ایران است.