ابجدخوان
معنی کلمه ابجدخوان در فرهنگ معین
معنی کلمه ابجدخوان در فرهنگ عمید
۲. [مجاز] بی تجربه، مبتدی.
معنی کلمه ابجدخوان در فرهنگ فارسی
معنی کلمه ابجدخوان در ویکی واژه
بی سواد.
جملاتی از کاربرد کلمه ابجدخوان
تختهٔ کعبه است ابجدخوان عشق سرشناس غیب، سرگردان عشق
خود شود شیطان چه شیطان ای امان گشته شیطان طفل ابجدخوان آن
گر طبع ابجدخوان من آزادیی خواهد مرنج بیهوده حرفی می زنم طفلی دبستان خوش نکرد
علیکه گر کندش مدح طفل ابجدخوان ز آسمان و زمین بانگ آفرین خیزد
اگر نه طفل ابجدخوان چو حزم او بود گردون چرا خمگشته میجنبند چو طفلان دبستانی
عقل اول طفل ابجدخوان تو روح اعظم سایه ای از خوان تو