ابجدخوان

معنی کلمه ابجدخوان در لغت نامه دهخدا

ابجدخوان. [ اَ ج َ خوا/خا ] ( نف مرکب ) یا طفل ابجدخوان ؛ نوآموز در خواندن و نوشتن. سبق خوان. توسعاً، نوآموز یا جاهل در هر چیز که باشد.

معنی کلمه ابجدخوان در فرهنگ معین

( ~. خا ) [ ع - فا. ] (ص مر. ) ۱ - نو - آموز، تازه کار. ۲ - بی سواد.

معنی کلمه ابجدخوان در فرهنگ عمید

۱. کسی که تازه خواندن و نوشتن آغاز کرده است، نوآموز.
۲. [مجاز] بی تجربه، مبتدی.

معنی کلمه ابجدخوان در فرهنگ فارسی

( اسم صفت ) ۱ - آنکه تازه خواندن را آغاز کرده باشد نو آموز سبق خوان . ۲ - مبتدی در هر چیز جاهل .

معنی کلمه ابجدخوان در ویکی واژه

نو - آموز، تازه کار.
بی سواد.

جملاتی از کاربرد کلمه ابجدخوان

تختهٔ کعبه است ابجدخوان عشق سرشناس غیب، سرگردان عشق
خود شود شیطان چه شیطان ای امان گشته شیطان طفل ابجدخوان آن
گر طبع ابجدخوان من آزادیی خواهد مرنج بیهوده حرفی می زنم طفلی دبستان خوش نکرد
علی‌که‌ گر کندش‌ مدح طفل ابجدخوان ز آسمان و زمین بانگ آفرین خیزد
اگر نه طفل ابجدخوان چو حزم او بود گردون چرا خم‌گشته می‌جنبند چو طفلان دبستانی
عقل اول طفل ابجدخوان تو روح اعظم سایه ای از خوان تو