ابتیاع

معنی کلمه ابتیاع در لغت نامه دهخدا

ابتیاع. [ اِ ] ( ع مص ) خریدن. خریداری. خرید. بازخریدن. || فروش. فروخت.

معنی کلمه ابتیاع در فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) خریدن . ۲ - (اِمص . ) خریداری ، خرید. ۳ - فروش .

معنی کلمه ابتیاع در فرهنگ عمید

خریدن، خریداری کردن، خریداری.

معنی کلمه ابتیاع در فرهنگ فارسی

خریدن، خریداری کردن، خریداری
۱ - ( مصدر ) خریدن . ۲ - باز خریدن . ۳ - ( اسم ) خریداری خرید . ۴ - فروش فروخت .

معنی کلمه ابتیاع در ویکی واژه

خریدن.
خریداری، خرید.
فروش.

جملاتی از کاربرد کلمه ابتیاع

قصد وزیران نبود: انتفاع دولتیان ده نکنند ابتیاع
به ولایت مطلقه مرتضی علی سلام الله علیه که از احدی حتی خصمای بی جهت دشمن نیز شکایت ندارم، و اندیشه خلاف نسبت به ذی‌روحی از مشرق تا مغرب پیرامون روانم نخواهد گشت. در صورتی که بداندیشان با هزار گونه شاخچه‌بندی و کاوش از من به‌حل باشند از چون تو یاری دیرینه با عهود پیشینه و فرط دل‌بستگی و شرط انتساب کی و کجا جز سودای مهر و خیال اتفاق در دل خواهم داشت؟ روزی که پیشگاه حقیقت پدید افتاد حقایق از مجاز ممتاز خواهد شد. تاخیر ابتیاع مختصر اشیای اسمعیل و احمد با وجود درست‌کاری‌های شما و احاطه وبا و تفرقه اصناف مردم گویا از عذرخواهی بی نیاز باشد. نورچشمی آقا علی دیروز از ولایت وارد شد او را ندیده‌ام ولی خطر از قول او نوید صحت آقازادگان و عامه اقربا را طرحی مبسوط نمود شکر نعمت صحت چاکرانه تقدیم افتاد.
ای دیده ز اشک بی متاعم نکنی در بیعگه غم ابتیاعم نکنی