آگاهی طبقاتی {class consciousness} [باستان شناسی، جامعه شناسی] مفهومی سوسیالیستی و پرولتاریایی مبتنی بر نظریۀ مارکسیستی که مطابق با آن کارگران با آگاهی از موقعیت طبقاتی خود با رویکرد انقلابی و ایجاد تغییراتی بنیادین در جامعه از «طبقه در خود» به «طبقه برای خود» گذار می کنند
معنی کلمه آگاهی طبقاتی در ویکی واژه
مفهومی سوسیالیستی و پرولتاریایی مبتنی بر نظریۀ مارکسیستی که مطابق با آن کارگران با آگاهی از موقعیت طبقاتی خود با رویکرد انقلابی و ایجاد تغییراتی بنیادین در جامعه از «طبقه در خود» به «طبقه برای خود» گذار میکنند.
جملاتی از کاربرد کلمه آگاهی طبقاتی
آگاهی در این زمینه، توانایی طبقه را برای شناسایی سیاسی و ابراز اراده خود منعکس میکند. طبقه فرودستان آگاه است: نقش اصلی را در جامعه ایفا میکند و به دلیل وحدت کافی در اندیشه و عمل میتواند اراده خود را ابراز کند. «آگاهی کاذب» یا «آگاهی دروغین» در برابر آگاهی طبقاتی یا «آگاهی راستین» کاربرد دارد.
تاریخ و آگاهی طبقاتی، کتابی از گئورگ لوکاچ است که در سال ۱۹۲۳ به چاپ رسیدهاست. لوکاچ ماهرانه، با استفاده از ایدآلیسم کلاسیک آلمان و آثار مارکس، صورتی از مارکسیسم ارائه میدهد که اساساً یک نظریهٔ عاملیت انقلابی است. این کتاب در سال ۱۳۷۷ توسط محمدجعفر پوینده ترجمه شده و نشر تجربه آن را منتشر کردهاست.
تاریخ و آگاهی طبقاتی مسلماً یک شاهکار فلسفی است. با این همه، بهسادگی میتوان دید که چرا مارکسیستهای بعدی، نظیر مکتب فرانکفورت بیشتر تحت تأثیر شیءوارگی لوکاچ بودهاند تا نظریه آگاهی طبقاتی او. لوکاچ بعدها این کتاب را تلاش برای «بیرونیساختن هگل از هگل» به وسیله پرولتاریا به عنوان شکل جامعهشناختی روح مطلق نامید.
گئورگ لوکاچ معتقد است آگاهی طبقاتی مسلزم حالت پیشین آگاهی کاذب است.