معنی کلمه آهن آبدار در ویکی واژه آهنآبدار (قدیم): شمشیر. بزد بر کمرگاه مردِ سوار/ نسفت آهن ز آهن آبدار. «فردوسی»
جملاتی از کاربرد کلمه آهن آبدار سیاوش سپر خواست گیلی چهار دو چوبین و دو ز آهن آبدار ز آهن بدان آهن آبدار نیامد به زخم اندرون تابدار چنین تا برفت و بیامد سه بار همه بار او آهن آبدار بزد بر کمربند مرد سوار نسفت آهن از آهن آبدار