فرج شخص، مردم، ذات. شخص مبهم. فردی، احدی. یار، رفیق، همدم. خویش، خویشاوند. مرد، جوانمرد. اندام خارجی تناسلی زن، فَرْج ~خُل: کمعقل، دیوانه. ~مشنگ: کمعقل، خُل. کس فرد انسان کس کس به معنی دختر بسیار زیبا، این کلمه در زبان عامیانه کاربرد دارد. مثال: به پسری که خوشکل است و معمولاً سن بین ۱۳–۲۰ سال دارد نیز اطلاق میشود. کنایه به زشت بودند پسر یا دختر نیز معنی میدهد.
جملاتی از کاربرد کلمه آلت تناسلی زن
در ادبیات فارسی از دیرباز شعر اروتیک رواج داشته، بهطوریکه ازرقی به دستور طغانشاه، کتاب الفیه و شلفیه را با تصاویری از نحوه ارتباط جنسی مرد و زن سرود. الفیه، به آلت تناسلی مرد و شلفیه به آلت تناسلی زن اشاره میکند. از جمله شاعران فارسیزبانی که دارای آثاری با محتوای اروتیک (هزل) هستند میتوان از حکاک مرغزی، دهقان علی شطرنجی، طیان ژاژخای، حکیم کوشکی، حکیم شمس اعرج بخاری، فوقی یزدی، سوزنی سمرقندی، انوری، پوربها جامی، سراج قمری، عبید زاکانی و ایرج میرزا نام برد.
فَرْج در لغت به معنای شکاف بین دو چیز آمدهاست، مانند شکاف دیوار و نیز میانه دو پا را فرج گویند. از این رو، به کنایه به آلت تناسلی زن و مرد؛ هر دو فرج اطلاق شدهاست؛ کاربرد رایج آن در عرف، روایات و کلمات آلت تناسلی زن میباشد؛ به گونهای که هرگاه مطلق و بدون قرینه به کار رود منصرف به همین معنا است. در زبان محاورهای کلمه دیگری برای فرج وجود دارد که در محاورات محترمانه و به عنوان مثال وقتی به پزشک مراجعه میکنید، از آن استفاده نمیشود. این نامها مانند عورت، شرمگاه و شرمجای بار معنایی منفی دارد
امروزه تمرین کیگل یا ورزش کِگل؛ به طور گسترده و به عنوان گزینهٔ اول، در درمان بیاختیاری ادرار و پرولاپس آلت تناسلی زنان به کار گرفته میشود.