آفرین خوان

معنی کلمه آفرین خوان در لغت نامه دهخدا

( آفرین خوان ) آفرین خوان. [ ف َ خوا / خا ] ( نف مرکب ) آفرین گوی :
بجان آمدند آن سپاه مهان
شدند آفرین خوان بشاه جهان.فردوسی.بر آن راه و رسم آفرین خوان شدند
شهنشاه را بنده فرمان شدند.نظامی.

معنی کلمه آفرین خوان در فرهنگ عمید

( آفرین خوان ) آفرین گو، ستایش کننده.

معنی کلمه آفرین خوان در فرهنگ فارسی

( آفرین خوان ) آفرین گوی

معنی کلمه آفرین خوان در ویکی واژه

آفرین‌خوان
(قدیم): آنکه به دیگری آفرین میگوید؛ گوینده آفرین، ستاینده. خواهند همیشه تو را دعا گوی/ گوینده همه ساله آفرین خوان. «فرخی‌یزدی»

جملاتی از کاربرد کلمه آفرین خوان

رخ شاهدین همچو گل برشکفت به پوزش بسی آفرین خواند وگفت
همه نامداران فروماندند به بهرام بر آفرین خواندند
به پهلو همی آفرین خواندند ورا پهلوان زمین خواندند
ز زین برگرفت و زدش بر زمین بدو آفرین خواند روح الامین
بزرگان بر او آفرین خواندند ورا شاه ترکان و چین خواندند
برو بر همی آفرین خواندند ورا شهریار زمین خواندند
همیشه آفرین خوانم بر ایشان از دل صافی که بر خصمان ایشان باد دائم ز آسمان نفرین
بدو خواجگان آفرین خواندند سپس باره زی کربلا راندند
همه سام را آفرین خواندند پس از جام گوهر برافشاندند
همی آفرین خواند بر یک خدای که گیتی به فرمان او شد به پای