آفتاب گرفته

معنی کلمه آفتاب گرفته در ویکی واژه

آفتاب‌گرفته
ویژگی قسمتی از پوست صورت یا بدن، که از هنگام تولد برنگ سرخ مایل به قهوه‌ای درآمده است.
ساخت صفت مفعولی در معنای صفت فاعلی.

جملاتی از کاربرد کلمه آفتاب گرفته

بر آستان درش سر نهاده پندارم که آفتاب گرفته ست در کنار سرم
رسید از سفر آن ماه و چهره تاب گرفته چو برگ لاله رخش رنگ آفتاب گرفته
کواکب از سپرت آنچنان همی تابد کز آفتاب گرفته ستارگان روشن
ز آفتاب گرفته‌ست خشم گازر نیز زهی حماقت و ادبیر و جهل و گر کینی
طره ی زلف تو گرد ماه جمالت هم چو ذنب پیش آفتاب گرفته
سنبل پر تاب زیر سایه زلفت بر زده و طرف آفتاب گرفته