آغوشباز (گفتگو): با آغوش باز از کسی استقبال کردن یا او را پذیرفتن، اشاره به: با میل و اشتیاق فراوان از او استقبال کردن یا او را پذیرفتن. با آغوش باز از مهمانان استقبال کرد.
جملاتی از کاربرد کلمه آغوش باز
من کیستم، چو پل دل خود آب کرده ای آغوش باز در ره سیلاب کرده ای
پیری آغوش بازکرده فراخ تو همی گوش با شکافهٔ غوش
ز اشتیاق وی آغوش باز کرده ز دور به عهد او چو به شاهین فتاده چشم کلنگ
پیش نسیم صبح گل آغوش باز کرد از پاکدامنان نتوان احتراز کرد
بر عادت گذشته به نزدیک او شدم آغوش باز کرد که هین بوس و هان کنار
سیرست چشمِ شبنمِ من، ورنه شاخِ گل آغوش باز کرده صلا میدهد مرا
ز بهر بغل گیریش بی مجاز شد از دوره گنبذ آغوش باز
آغوش باز فیلم ایرانی به تهیهکنندگی علی سرتیپی و کارگردانی بهروز شعیبی محصول سال ۱۴۰۲ است. ششمین فیلم بهروز شعیبی نخستین بار در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر اکران شد.
وقتی که در نهایت ریچموند، پایتخت هم پیمانها تسخیر شد، لینکون بدانجا رفت و در میان عموم مردم پشت نیردیویس نشست تا به مردم آمریکا نشان دهد که رئیسجمهور ایالات متحده سرتاسر مملکت را تحت قدرت و سلطه دارد. بردگان آزاد شده، که احساساتشان را در قالب عبارت «من میدانم که آزاد شدهام، زیرا چهرهٔ پدرم لینکون را دیدم و حس کردم» بیان کردند از او با آغوش باز استقبال کردند.
کارپانتیه از ۱۹۲۷ تا ۱۹۳۹ در فرانسه اقامت کرد. دورانی که در این کشور گذراند جهانش را غنیتر ساخت و او را با تکنیکهای ادبی نو و شیوههای بیانی آشنا کرد. زمانی به فرانسه آمد که جنبش سورئالیستها در اوج بود و اعضای این جنبش او را به آغوش باز پذیرفتند.