آسمانششم (نجوم قدیم): فلک ششم از نُه فلک، که مشتری (اورمزد) در آن قرار دارد.
جملاتی از کاربرد کلمه آسمان ششم
پس از آن جبرئیل مرا بآسمان ششم برد، موسی را دیدم، سلام کردم و جواب شنیدم، چون بوی بر گذشتم موسی بگریست، گفتند ای موسی ترا چه گریانید؟ گفت ابکی لانّ غلاما بعث بعدی یدخل الجنّة من امّته اکثر ممّن یدخلها من امّتی.
گفتا: در آسمان ششم خانهای دیدم که آن را بیت العزّه میگفتند، جای دبیران و نویسندگان ایشان که قرآن از جبرئیل بتلقین میگرفتند و مینبشتند و ربّ العزّه ایشان را میگوید: «بِأَیْدِی سَفَرَةٍ کِرامٍ بَرَرَةٍ» پس از آن مرا بآسمان هفتم بر دو از بسیاری فریشته که در آسمان هفتم دیدم یک قدم جای ندیدم که نه فریشتهای بر وی ایستاده یا در رکوع و یا در سجود، و ابراهیم خلیل را دیدم، بر وی سلام کردم، جواب داد و گفت: مرحبا بالابن الصّالح و النّبی الصّالح، و قال لی: مر امتک فلیکثروا من غراس الجنّة فانّ تربتها طیّبة و ارضها واسعة، فقلت له و ما غراس الجنّة؟ قال: لا حول و لا قوّة الّا باللّه، پس مصطفی (ص) این آیت بر خواند: «إِنَّ أَوْلَی النَّاسِ بِإِبْراهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِیُّ» و در آسمان هفتم بیت المعمور دیدم، رفتم در آنجا و نماز کردم، و در پیش وی دریایی بود فریشتگان جوق جوق در آن دریا میشدند و بیرون میآمدند و خویشتن را میافشاندند و از هر قطرهای ربّ العزّه فریشتهای میآفرید که بیت المعمور را طواف میکرد.
امام ملت چارم که آسمان ششم سعود مشتری او را نثار میسازد
و چون به آسمان سیم رسد آن فرشته گوید که من موکلم بر کبر. که من عمل متکبران را منع کنم و وی بر مردمان تکبر کردی. پس عمل دیگری رفع کنند تا به آسمان چهارم. آن فرشته گوید که من موکل عُجبم و عمل وی بی عجب نبودی. نگذارم که عمل وی از من درگذرد. پس عمل دیگری رفع کنند و آن عمل چون عروسی بود که به شوهر تسلیم خواهند کرد تا به آسمان پنجم برند. آن فرشته گوید که آن عمل بر روی وی باززنید و بر گردن وی نهید که من موکل حسدم. هرکه در علم و عمل به درجه وی رسیدی او را حسد کردی. پس عمل دیگری رفع کنند و هیچ منع نبود تا به آسمان ششم. آن فرشته گوید که این عمل ببرید و بر روی وی باز زنید که وی بر هیچ کس که وی را بلایی و رنجی رسیدی رحمت نکردی بلکه شادی کردی و من فرشته رحمت ام. مرا فرموده اند تا عمل بیرحم منع کنم.