آزمونکردن استفاده کردن از روشی برای رسیدن به پاسخ درست یا نتیجه رضایتبخش با بررسی و سنجش راهها یا نظریههای مختلف و تأثیر دادن خطای حاصل از هر آزمون به منظور اصلاح آن راه یا نظریه، و اتخاذ روش بعدی. (قدیمی): امتحان کردن.
جملاتی از کاربرد کلمه آزمون کردن
روزی پیش فرعون بازی میکرد و قضیبی در دست داشت. در میان بازی قضیب بر سر فرعون زد فرعون در خشم شد و همّت قتل وی کرد. آسیه گفت: صبیّ صغیر لا یعقل شیئا. آن گه او را آزمون کردند بجوهر و آتش و تمامی قصّه در سورت طه گفته آمد.