آنچه بر دیدار نعمت است از وی آزادی کردن و نعمت وی بطاعت وی بکار بردن، و شکر وی را میان در بستن. تا امروز در نعمت بیفزاید و فردا ببهشت رساند. و به
«یَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ» نعمتهای خدای تعالی میشناسند، «ثُمَّ یُنْکِرُونَها» و از آزادی کردن منعم را باز مینشینند، «وَ أَکْثَرُهُمُ الْکافِرُونَ (۸۳)» و بیشتر ایشان آنند که ناسپاسانند.
قوله تعالی: فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ... مصطفی گفت در تفسیر این آیت یقول اللَّه عز و جل اذکرونی یا معشر العباد بطاعتی اذکرکم بمغفرتی اللَّه میگوید عزّ جلاله رهیکان من: مرا طاعت دار باشید و بندگی کنید تا شما را بیامرزم. از اینجا گفت مصطفی ص هر که خدای را عز و جل طاعت دارد و بندگی کند، و فرمانهای وی را پیش شود، از جمله ذاکرانست، اگر چه نماز نوافل و روزه تطوع و تلاوت قرآن کمتر کند. و هر که نافرمان شود و طاعت ندارد از جمله فراموش کارانست، اگر چه نماز بسیار کند و روزه دارد و قرآن خواند، پس حقیقت ذکر طاعت داریست و حسن کردار، نه آراستن سخن و مجرد گفتار. مفسران در تفسیر این آیت همین معنی گفتهاند در لفظهای مختلف، باتفاق معانی فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ مرا یاد دارید و یاد کنید بآزادی کردن نیکو و پرستش پاک، تا یاد کنم شما را بپاداش نیکو، و افزونی نعمت. مرا یاد کنید در سرای محنت بزبان فاقت، از سر ذلّت، بصدق و ارادت، بر بساط مجاهدت، تا من شما را یاد کنم در سرای قربت، بزبان عنایت از سر رعایت، بصدق هدایت، بر بساط مکاشفت، مرا یاد کنید بر بساط خدمت، در ایام غربت، در مشاهده منت، بر ترک عادت، میان شرم و حرمت، تا من شما را یاد کنم بر بساط زلفت، در ایام مشاهدت، میان انبساط و رؤیت، فاذکرونی بالطاعات اذکرکم بالمعافات، فاذکرونی بالموافقات اذکرکم بالکرامات، فاذکرونی بالدعاء اذکرکم بالعطاء، فاذکرونی فی النعمة و الرخاء اذکرکم فی الشدة و البلاء، فاذکرونی بقطع العلائق اذکرکم بنعت الحقائق، فاذکرونی من حیث انتم، اذکرکم من حیث انا، و لذکر اللَّه اکبر. قال الاصمعی رأیت اعرابیا بالموقف یقول الهی! عجت الیک الاصوات بضروب اللغات، یسئلونک الحاجات، و حاجتی الیک ان تذکرنی عند البلاء اذا نسینی اهل الدنیا. و قال سفیان بن عیینه بلغنا ان اللَّه سبحانه قال اعطیت عبادی مالوا عطیت جبرئیل و میکائیل کنت قد اجزلت لهما، قلت اذکرونی اذکرکم، و قلت لموسی قل للظلمة لا تذکرونی، فانی اذکر من ذکرنی، و ان ذکری ایاهم ان العنهم بموسی وحی آمد که ای موسی ظالمان را گوی تا مرا یاد نکنند که اگر ایشان مرا یاد کنند من ایشان را بطرد و لعنت یاد کنم، چنان که چون مؤمنان مرا یاد کنند من ایشان را برحمت و مغفرت یاد کنم. سدی ازینجا گفت در تفسیر آیت لیس من عبدی ذکر اللَّه الّا ذکره لا یذکره مؤمن الّا ذکره بالرحمة و لا یذکره کافر الا ذکره بعذاب. و رسول خدای را پرسیدند که از کارها چه فاضلتر و از کردارها چه نیکوتر؟ گفت آنک بمیری و زبانت تر باشد بذکر خدای عز و جل، آن گه گفت خبر کنم شما را که بهترین اعمال شما و پذیرفته و پسندیده ترین آن بنزدیک خداوند شما، و آنچه بهتر است از زر و سیم بصدقه دادن، و از جهاد کردن با دشمنان دین چیست؟ گفتند آن چیست یا رسول اللَّه؟ گفت ذکر خدای عزّ و جل و از ذکرها هیچ چیز نیست فاضلتر از قرآن خواندن، خاصه در نماز چنانک مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم گفت: «قراءة القرآن فی الصّلاة افضل من القراءة بغیر الصلاة و قراءة القرآن بغیر الصّلاة افضل من الذکر و الذکر افضل من الصدقة و الصدقة افضل من الصیام و الصیام جنّة من النّار، و لا قول الا بعمل، و لا قول و لا عمل الا بنیّة، و لا قول و لا عمل و لا نیة، الّا باصابة السّنّة.