آذرگشنسپ
معنی کلمه آذرگشنسپ در ویکی واژه
ممکن است همان آذرگشنسب باشد؛ که چندین اصطلاح باستانی هستند بدون استثناء با پیشوند آذر شروع میشوند و با پسوند سپ یا سب خاتمه مییابند.
آذرگشسپ، آذرگشسب. گرشاسپ، گرشاسب. گشتاسپ، گشتاسب. ویشتاسپ، ویشتاسب. هیشتاسپ، هیشتاسب. هیستاسپ، هیستاسب.
جملاتی از کاربرد کلمه آذرگشنسپ
آتورپات محلی را نزدیک گنزک به مغان داد تا آتشکدهای در آن جا برپا دارند. این آتشکده همان آذرگشنسپ معروف است، که بعدها به تخت سلیمان انتقال داده شد. بسیاری از مغان و پیروان مذهب زردشت بدان جا رفتند و آتش مقدسی را که در ری نگاه داشته میشد، با خود به آن ناحیه بردند.
پادشاهان ساسانی در ایام سختی به زیارت این آتشکده میشتافتند و زر و مال و مُلک و غلام در آنجا نذر میکردند. بهرام گور سنگهای قیمتی تاجی را که از خاقان و زنش گرفته بود به این آتشکده فرستاد. خسرو انوشیروان نیز نظیر ابن را عطا نمود. خسرو پرویز نذر کرد که اگر موفق به مغلوب نمودن بهرام چوبین بشود، زینتهای زر و هدیههای سیم به آتشکده آذرگشنسپ بفرستد و به وعده خویش وفا کرد.
عاقبت هراکلیوس موفق شد آسیای صغیر و ارمنستان را فتح کرده و به آذربایجان در آید، و در سال ۶۲۳ / ۶۲۴ میلادی شهر تخت سلیمان (شَیز) را تسخیر آن کاخ و ساعت و آتشکده بزرگ آذرگشنسپ را غارت و ویران نماید. خسروپرویز در موقع فرار از این شهر آتش مقدس را به همراه برده بود. غنیمتی هنگفت در سال ۶۲۸ نصیب هرقل شد. بنابر روایت سیصد لوای رومی با مقداری کثیر سیم و مسکوک و خوانچههایی که در جشنهای دینی بکار میرفت و فرشهای زربفت و پارچههای ابریشمی و جامههای حریر و پیراهن سفید بیشمار و شکر و زنجبیل و فلفل و غیره بدست آورد.