آبله رو
معنی کلمه آبله رو در فرهنگ عمید
معنی کلمه آبله رو در فرهنگ فارسی
مجدر
معنی کلمه آبله رو در ویکی واژه
آنکه اثر دانههای آبله، پس از بهبودی در صورتش مانده باشد. مانند صورت آبله رویان پر از نقطههای سیاه شده بود. جمالزاده
جملاتی از کاربرد کلمه آبله رو
حسن تو مبرا ز عیوبست ولیکن تا چشم به خود دوختهای آبله رویی
ز درد می دل زهاد با صفا نشود که چشم آبله روشن به توتیا نشود
مخورفریب زشیرین لبان زیرنقاب نشان آبله روی انگبین پیداست
فدایت شوم، مدتی است خطابی از سرکار فروغ افزای چشم و سرور بخشای دل نگشته. همواره دیده در راه بود و روز خاطر به دل نگرانی سیاه، که آیا در این قضیه عام که عموم بلاد را پای فرسود گزند کرد، و جان پست و بلند و خوار و ارجمند را سر در کمند نیستی و هلاک بست، بر سر کار و بستگان چه دست داد؟ بر هر بوم و بر پوینده بودم و از هر بام و در جوینده، تا دو روز پیش از این سواری دراز ریش کوتاه چانه، فراخ دوش پهن شانه، زود جنگ عربده جوی، چشم تنگ آبله روی، دیر پای دور علالا، چرند درای بلند بالا، پر عبوس هیچ خنده، دماغ گنده مغز کنده، از در صورت همی گفتی زال سیستان است یا پوردستان، وارد سمنان شد و آرامگه در سرای میدان جست.
یارب این آبله رو ابلهک مفلس زشت بچه تدبیر به شیرین پسران گردد یار
می دهد سبزه و گل صحرا را می کند آبله رو دریا را
در شرح او گفتهاند شخصی تنومند با رنگ پریده و چشمانی ریز و نافذ بوده و موی انبوه و سیاهی داشته چانه برجسته و آبله رو بود و خونسردی و قساوت وی شهره بود و او را ملک الموت فرانسه میشناختند در زمان وی حتی افراد مشهور انقلاب مانند کامیل دمولن و ژرژ دانتون هم در امان نبودند و علیرغم دفاع جانانهای که بویژه دانتون در دفاع از خود در دادگاه نمود اما توسط فوکیه تنویل به دستگاه گیوتین سپرده شد در سال ۱۷۹۵ بعد از واقعه مشهور به کودتای ترمیدوری بساط حکومت روبسپیر جمع شد و فوکیه تنویل هم به دادگاه سپرده شد و پس از محکومیت، توسط گیوتین سر از تنش جدا شد.