معنی کلمات حرف "ج" - صفحه 1
- جامعه روستایی
- جی جی
- جاجیم
- جامعه شناسی
- جدي
- جلنگ
- جناغی
- جنگ احد
- جوشانده
- جبهه سرد
- جداً
- جدیدالورود
- جرثوم
- جرم دندان
- جري
- جریان گردابی
- جریان ۳
- جمع کثیر
- جمله مرکب
- جمله کوتاه
- جنبده
- جنگ شهری
- جنگل بارانی
- جهانیگرایی
- جهندگی
- جوانهزنی
- جوزهر
- جي
- جگرکی
- جوي
- جونقان
- جدیر
- جودانه
- جانوس
- جاگیری
- جایگیری
- جبابره
- جریان مستقیم
- جاذبیت
- جارحه
- جاروک
- جامعه اطلاعاتی
- جامعهشناسی خانواده
- جامعهشناسی پزشکی
- جان پناه
- جانشين
- جوانک
- جوش زدن
- جوعان
- جام نمودن
- جوابگو
- جنگلبان
- جزاير
- جزدر
- جرم گرانشی
- جهوری
- جوانه زدن
- جغتائی
- جربز
- جمالزاده
- جاویدن
- جایگشت
- جادادن
- جلبک سبز
- جمود
- جوش خوردن
- جغجغه
- جغرافیائی
- جدایی زاویهای
- جوش دادن
- جزيره
- جمیعاً
- جوغ
- جمعگرا
- جبر مجرد
- جزرومد
- جریان باد
- جستوخیز
- جا گرفتن
- جریان پیوسته
- جانوار
- جرنگ
- جوشانیدن
- جگرخراش
- جاکشی
- جودر
- جبایت
- جهات اصلی
- جدل کردن
- جریان نشتی
- جاورس
- جذب سریع
- جداناپذیر
- جونده
- جریان ورودی
- جریان متناوب
- جگن
- جاجم
- جرمزدایی
- جغرافیای سیاسی
- جرم سیاسی
- جسم سیاه
- جادری
- جهودانه
- جمهره
- جامگی خوار
- جنگ اطلاعاتی
- جنون آمیز
- جمال زاده
- جفاف
- جفت کردن
- جیک جیک
- جدران
- جورایی
- جام ۳
- جریره
- جنگل انبوه
- جمنده
- جراثیم
- جداجدا
- جبهه گرم
- جوذر
- جایگیری
- جارف
- جهت یابی
- جبریه
- جادار
- جواب کردن
- جا داشتن
- جقی
- جداشدن
- جص
- جو آزاد
- جلجل
- جیغ زدن
- جوسق
- جمع بستن
- جمرات
- جاپا
- جذع
- جاجرود
- جغبوت
- جنگلداری
- جن زده
- جانب داری
- جدوی
- جنگلدار
- جني
- جانوران آبزی
- جانهی
- جانماز
- جانشینسازی
- جاندارپنداری
- جرم سازمانیافته
- جرم خشن
- جرشفت
- جرذ
- جرابه
- جر خوردن
- جذل
- جذبکردن
- جذبی
- جذبش
- جذب کردن
- جذب پوستی
- جذب ناخالص
- جذب ابر
- جذامی
- جذاذ
- جدیدالتاسیس
- جدول فرمان
- جدول بندی
- جداشدگی
- جدا نشدنی
- جبهه گرفتن
- جبرانی
- جبر خطی
- جاینام
- جایگزینی ژن
- جایگاه ۲
- جایگاه ۱
- جایگاه مقدس
- جاینامه
- جلز
- جلبکی
- جلای ابریشمی
- جلاهق
- جلافت
- جفت گیری
- جفت گالوانی
- جغرات
- جغاله
- جعال
- جعلق
- جلفی
- جلنبر
- جلوپنجره
- جلیت
- جلید
- جمغ