معنی کلمات "لغت نامه دهخدا" - صفحه 31
- انتعاش
- انتقال
- انتقام
- انتها
- انتخاباتی
- انتخابی
- انتر
- انترن
- انتزاع
- انتساب
- انتشار
- انبوهی
- انتجاع
- انتحار
- انتخاب
- انتخابات
- اندوختن
- اندوخته
- اندوده
- اندوز
- اندونزی
- اندوهگین
- اندکی
- اندیشمند
- اندیشناک
- انداد
- اندازه
- اندازهگیری
- اندر بای
- اندرخور
- اندرز
- اندرون
- اندری
- اندلسی
- انحصار
- انحصاری
- انحطاط
- انحنا
- اند
- انداخت
- انداختن
- انداخته
- انسداد
- انشقاق
- انضباط
- انطباق
- انزجار
- انزوا
- انس گرفتن
- انس
- انساج
- انسان
- انسانی
- اندیشه کردن
- اندیشه
- اندیشیدن
- اندیشیده
- اندیمشک
- اندیکاتور
- انذار
- انر
- انستیتو
- انصار
- انصراف
- انظار
- انعطاف
- انها
- انهاء
- انهار
- انهدام
- انوار
- انواع
- انور
- انوشیروان
- انوف
- انکار کردن
- انفعالی
- انقاس
- انقاض
- انقضا
- انقلاب
- انقلابی
- انكر
- انرژی
- انعقاد
- انعکاس
- انف
- انفاذ
- انفاق
- انفال
- انفرادا
- اهتمام
- اهدا
- اهدار
- اهداف
- اهر
- اهرمن
- اهریمن
- اهریمنی
- انگیل
- انیت
- انیس
- انیق
- انین
- اه
- اهالی
- اهانت کردن
- انکاری
- انگ
- برشک
- آفرین خوان
- آفری
- اینطور
- بدکاره
- باحث
- ایستاده
- آدینه
- ابعار
- باسن
- اقتصار
- آفتابه
- آستین
- اورند
- استمرار
- آستی
- آبدست
- براه
- بریج
- انگبین
- بخشه
- استفهام
- آری
- استخاره
- آنسر
- آن سر
- التقام
- ارکان
- اجداد
- ابا
- آبسال
- اسر
- آبادی
- آیت
- ادانی
- ارق
- ازرق
- آبگون
- بارفروش
- اکثریت
- الاغ
- آسک
- اهل تمیز
- تربچه
- آروغ
- اجله
- باریک بینی
- باریک بین
- باغدار
- آهار
- استرالیا
- الجزایر
- آرو
- آجل
- برکت
- باخل
- ایدری
- آن جهان
- بسمل
- بشاش
- اسیری
- اشتو
- ایرلندی
- ابرو
- اهمال
- ابان
- ارخاء
- جخش
- اندروا
- آویختن
- اختتام
- آزال
- ازاله
- برهما
- اژدهاک
- آيا
- آفريده
- آفریده
- الق
- آتش باد
- آزموده
- بسوده
- ابری
- آمای
- آخشیج
- اوبه
- اورانگوتان
- اصوات
- اسطوره
- ابناء
- اخفاف