معنی کلمات "لغت نامه دهخدا" - صفحه 236
- خوار
- خوارج
- خواص
- خواطر
- خوان
- خواندنی
- خوانندگی
- خوانچه
- خواهر
- خواهری
- خود کار
- خودخواه
- خودروی
- خودساز
- خودسر
- خودکامه
- خودکامگی
- خوراکی
- خوردنی
- خورنده
- خوشبو
- خوشگل
- خونابه
- خونی
- داین
- دخالت
- دخترک
- دخم
- دردآلود
- درصد
- دست بوسی
- دغ
- دلالت
- دلبستگی
- دمسازی
- دمع
- دهاق
- دوازدهم
- دود
- دودي
- نیم دانگ
- نیم دشمن
- نیم دم
- نیم دینار
- نیم ذره
- نیم راضی
- نیم رس
- نیم رغبت
- نیم رنگ
- نیم روزان
- نیم روزه
- نیم روشن
- نیم روی
- نیم زن
- نیم سفته
- نیم سوخت
- نیم سوخته
- نیم سیر
- نیم شب
- نیم شبان
- نیم شبی
- نیم فسرده
- نیم فصل
- نیم لحظه
- نیم ماه
- نیم مرد
- نیم مرده
- نیم مست
- نیم من
- نیم نان
- نیم نظر
- نیم نفس
- نیم نم
- نیم هلال
- نیم وجب
- نیم ویرانه
- نیم چاشت
- نیم کار
- نیم کافر
- نیم کرده
- نیم کشته
- نیم کوب
- نیم کیلو
- نیم گز
- نیم گندم
- نیمروزی
- نیمن
- نیمه ابری
- نیمه باز
- نیمه بخش
- نیمه بها
- نیمه تمام
- نیمه جان
- نیمه راه
- نیمه راهی
- نیمه ره
- نیمه روز
- نیمه روشن
- نیمه مرد
- نیمه مستقل
- نیمه پخته
- نیمه پر
- نیمه کار
- نیمه کاره
- نیمه کرده
- نیمو
- نینه
- نینوی
- نیوان نار
- نیور
- نیوزاد
- نیوشان
- نیوشت
- نیوک
- نیژه
- نیک اختری
- نیک اختیار
- نیک اخلاق
- نیک اصل
- نیک اعتقاد
- نیک اندیشی
- نیک باز
- نیک باور
- نیک بختی
- نیک بندگی
- نیک بینی
- نیک تن
- نیک خدایی
- نیک خصال
- نیک خلق
- نیک دان
- نیک دانی
- نیک ذات
- نیک رایی
- نیک رفتار
- نیک روزی
- نیک ساز
- نیک سخن
- نیک سرانجام
- نیک سرشتی
- نیک سواری
- نیک سودا
- نیک سگال
- نیک شهر
- نیک طالع
- نیک طبع
- نیک عهدی
- نیک فعالی
- نیک فعل
- وشاره
- وشمار
- وشیعه
- وقش
- وقنات
- ولاشگرد
- ولاغوز
- ولایت رود
- ولدبیگی
- ولوی
- ونائی
- وندا امید
- ونداد هرمزد
- وهرگان
- ویبه
- ویزنه
- ویشته
- واحد مجازی
- وادی بنا
- وادی حلفا
- وارون کردن
- وازنش
- واعظ قزوینی
- وافرا
- وامحمداه
- وتون
- وجوز
- وحج
- ورامینک
- ورذ
- ورقه کردن
- ورمیشل
- ورنکش
- وروجک
- وسوسه کردن
- هنامه
- هندس
- هندوکوه
- هندک
- هکان
- هیسه
- هیلان
- پارفت
- پاسلار
- پاژنگ
- پایساندو
- فغنشور
- فقس
- فقوم
- مرادی
- فلاکت بار