معنی کلمات "فرهنگستان زبان و ادب" - صفحه 38
- واگردان
- واگن
- وجین
- وحدت زمان
- وحشت
- ورق بست
- وزن ثابت
- وزن خالی
- وزن فرود
- وزن
- وزنهبردار
- وزوز
- وضع هوا
- وضعیت راه
- وضعیت سلامت
- وضعیت
- وضوح
- ویدئوی خانگی
- ویر
- ویراستار
- پارینه سنگی
- پارینهسنگی زیرین
- پازو
- پاسنگ
- پاشش
- پال
- پالایش
- پالایشگاه
- پالایه
- پایابی
- پایار
- پایان دادن
- پایانه
- پایانی
- پایدار
- پایداری
- پایش
- پایشگر
- پایمردی
- پایه
- پایک
- پایگاه نیروی زمینی
- پایگاه
- پاییزی
- پایینی
- پتانسیل الکتریکی
- پتانسیل
- پتروشیمی
- پته
- پخت
- پختن
- پرتاب
- پرتابه
- پرتوزا
- پرخاشگری
- پرداخت
- پرداز
- پردازه
- پرسشگان
- پرسی
- پرش
- پرهیز کردن
- پرهیز
- پرواز گذار
- پروتئین کروی
- پرچم
- پرک
- هراس
- هراش
- هرم
- هماهنگ
- همبستگی
- همتا
- همخوان
- همدلی
- همراهی
- همرس
- همزن
- همزه
- همساز
- هوازی
- هواسنج
- هوافضا
- هیأت
- هیات
- هیجانی
- واپایش
- واژه نامه
- وببین
- وبشناس
- وبنگار
- وتر بال
- وتر
- وسایل پذیرایی
- وستا
- وقت
- هم گون
- کسادی
- کسر حجم
- کسر
- کسری
- کسینوس
- کشاف
- کشاورزی پایدار
- کشت زار
- کشت
- کشتزار
- کشتزار
- کشسان
- کشش عرضه
- کشند
- کشنده
- کشور حائل
- کلف
- کلید خصوصی
- کلید درج
- کلید کار
- کلید
- کلیسای محلی
- کماله
- کمان شکاری
- کمان
- کمانه
- کمانگیر
- کمانی
- کمبار
- کمبود اکسیژن
- کمیسیون
- کمینه
- کماکسیژنی
- کنج
- کنجد
- کنجی
- کنگره دار
- کهکشان راه شیری
- کهیر
- کوبان
- کوبه
- کوبک
- کورک
- کومه
- کوهستانی
- کوهمیز
- کوهزایی
- کوپه
- کُلاله
- کپسول
- کپه
- کژرو
- کژروی
- کیوی
- گاز اشکآور
- گاز نجیب
- گذار
- گذر نما
- گذر گرم
- گذر
- گذرا
- گذرانه
- گذردهی
- زلزله
- زمانی
- زینت
- ساخت
- ساره
- سازهای زهی
- سازمان امنیت
- سازگاری
- سد
- سرآشپز
- سراچه
- سرایش
- سربند
- سرخپوست
- سمت
- سنگ قبر
- سنگال
- سَس
- سِل
- سکان
- سیام
- شالوده
- شانه
- شبانه روزی
- شربت ذرت
- شرطیسازی
- شرکا
- اتوبوس بین شهری
- اتوبوس راه
- اتومبیل رانی سرعت
- اثر تقدم
- اثر معیار
- اثر گمشده
- اجزای نوری
- هم رس
- هم پا
- هم زن
- همانی جمعی
- همگام
- همگامی