معنی کلمات "فرهنگ فارسی" - صفحه 287
- بزاغ
- ماتع
- ماجل
- بزانوش
- بزانی
- بزدوده
- بایست و نابایست
- سیه پیسه
- سیه چال
- سیه کام
- سیه کردن
- گیاه چر
- بنگ رنگ
- بنوت بالا
- سیه گری
- سیه گلیمی
- سیه گوش
- سیهه
- الفت داشتن
- حروف گمان
- رنده کار
- رنگ افتابی
- گره دادن
- ابی ملک
- ابی کرانه
- روزی شدن
- روسب
- خاک امیز
- روسبی باره
- روسبی
- خاک رند
- روستانشین
- چای کاری
- ارشام
- دین افزای
- ارشیو
- صارم کرد
- فطرا
- بریان ساز
- ارضیه
- بریان شدن
- فراق ازموده
- فراموش کننده
- خل گیری
- فراموش گشتن
- چشمه کاریز
- چشمه کاه
- چشمه کش
- چشمه گان
- چشمه گاه
- چشمه گز
- چشمه گچ
- چشمه گیلاس
- چشمهای پرده
- باعز
- باطن بین
- یک لتی
- یک نه یک
- زبان موی شدن
- یک وجبی
- زبر زرنگ
- تسنی
- زبر زیر کردن
- دایری
- دایما
- دایه گری
- رخت و بخت
- رخت و پخت
- رزق مضمون
- رزق مقسوم
- دایره بستن
- دایره ساختن
- دب الغدیر
- دره گردو
- دره گز
- درهم رفتن
- درهم کردن
- درهم کشیدن
- پر و پوچ
- پر و پیمان
- طرف منفی
- پر چینی
- پر کاره
- توضح
- پر کنج
- غریب مرگ شدن
- غریب مهربان
- غریق اب
- پر گستردن
- مغفری
- شفتن
- شفز
- شفط
- شفق زار
- شفقت بردن
- شفن
- زروان داد
- شفیف
- شنفری
- زعفرانی خنده
- شنوا شدن
- شنوان
- شنودنی
- شنون
- زل زدن
- تنف
- سود دادن
- وجیه اباد
- گردافشانی
- حفصیه
- هم فکر
- سفارت کبری
- میانج
- سرد نفس
- سرد و تر
- سیرین
- سرد گردیدن
- سرد گو
- سرد گویی
- سردار اقدس
- تک روی
- سردار اکرم
- رجوع دادن
- سیف الدوله
- سیفه
- تکابر
- سیل بند
- خم اندرخم
- خم بستن
- مریان
- رومالی
- رومنا
- حسن سلوک
- روهنا
- نفتی شدن
- مستول
- روی شناخته
- مغتسله
- داغ نمودن
- داغ و دروش
- داغلان
- داغو
- دلاج
- فم المعده
- کهن کردن
- کهن کیسه
- کهن گرگ
- کهن گشته
- رجعت خواستن
- کهنه حریف
- کهنه خاکدان
- فن خوردن
- جرم بخشای
- جرم کوه
- جرماز
- جرماغون نویان
- جرماغون
- جرمانه
- شربش
- شربین
- شرح دهنده
- کز طرخون
- صفا پرورد
- صفا کاری
- عصیان کردن
- خواب غرور
- عضر
- رشیداباد
- خواب قیلوله
- خواب مرگ
- خواب مصنوعی
- چراغ اسمانی
- خواب مغناطیسی
- چراغ اسیا
- چراغ افسرده
- خواب نادیده
- چراغ اه
- چراغ برافروختن
- چراغ جهانتاب
- چراغ دستی
- خواب ناز
- مهتم
- خواب نوشین
- زهره داشتن
- مهرافزا
- خواب نیمروز
- فرقعه
- علامه رازی
- طوبیقا
- علت دانه
- علت صوری
- علت پشت
- الاچق
- عمید خراسان
- عمیقه
- عناص
- عنافجه
- دوحرفی
- دود شدن
- دور راندن